فیک کوک
فیک کوک
عشق تدریجی
پارت 21
ویو ا.ت
خدافظی کردیم و با کوک به سمت خونشون راه اوفتادیم
رسیدیم به خونش وارد اتاقی که کوک میگف شدم که یک لباس عروس خیلی خوشکل بود اروم نزدیکش شدم و اروم لمسش کردم
یهو دوتا دست بزرگ دورم حلقه شد
کوک بود
_خوشت اومده؟؟
+اره خوشگله
_بله دیگه سلیقه منه بایدم خوشت بیاد دیگه
+باشع بابا حالا ولم کن
_نوموخوام
+میگم ولم کن حوصله ندارم
قشنگ 5مین تقلا کردم ولی نشد
اروم منو به سمت خودش چرخوند وکمرمو به خودش چسبوند
و دستشو رو گردنم گذاشت به لبام خیره بود
منم با تعجب بهش خیره بودم اروم سمت لبام خم شد و لبامو تو دهنش کشید مک های محکمی به لبام میزدم
چشمام اندازه دوتا کاسه باز شده بود
با گازی ریزی که گوشه لبم زد به خودم اومدم و شروع کردم به تقلا کردن اما بازم نشد کم کم همراهیش کردم
مک های محکمی میزد مطمئنم کبود شده لبام
همینطور که مک میزد میشد لذت رو از چشماش ببینم
دستاشو رو کمرم میکشید مطمئنم میخواست تحریکم کنه منم تلافی میکنم اروم دستامو رو سیکس پکاش میکشیدم به باعث میشد محکم تر ببوستم کاملا مطمئن بودم که تحریک شده
بدنشو به بدنم فشار میداد داشتم خفه میشدم که با کمبود نفس ازم جدا شد ولی پیشونیش هنوز رو پیشونیم بود نفسی گرفت و دوباره لب پایینمو تو دهنش کشید این دفه اروم مک میزد دستامو دور گردنش حلقه کردم و با لذت همراهیش میکردم
که یهوووووووووووووووووو
در باشدت باز شد و یونا وارد شد(خروس بی محل توعی تازه رفته بودن تو حس)
ولی کوک خیلی بی خیال اروم ازم جدا شد و لبمولیس زد
و سمت در برگشت
یونا بوددد هول کرده گفت
=عه....چیزه ....ببخشید مزاحم شدم ...الان میرم
_درم ببند
+هیس ساکت زشته ابروم رف
_نیشخند)هوم ولی لبات خیلی خوش مزن میشه دوباره بخورمشون؟؟
+نه خیر الان باید برای عروسی حاضر شم
_اوففف یادم رفته بود
+برو بیرون لباسو بپوشم
_ اوهوم
رفت بیرون منم لباسو پوشیدم
ایشش این زیپ چرا بالا نمیره
+عاحححح.....یکم دیگ......اوففففف...عاححححححح
_چیزی شده ؟؟
+بیا تو یک لحظه
_ا.ت این صداها.....
_واووووو تو چه خوشگل شدی
+جدی ولی احساس میکنم بد شده
_نه خیلی خوبه.......ولی اون صداها
+اها اون راستش دستم به زیپش نمیرسه میشه تو ببندی برام؟_بیا اینجا
رفتم سمتش نفسای داغش به گردنم میخورد از عمد زیپو اروم اروم بالا میکشید تا منو دیوونه کنه
کارش که تموم شد اروم سمت گوشم رفت و لاله گوشم رو مک ارومی زد
هول وشدم و کنار کشیدم
+بریم
_نیشخند)بریم لیدی
رفتیم پایین.............
ادامه دارد..........
لایک ؟
کامنت؟
فالو؟
عشق تدریجی
پارت 21
ویو ا.ت
خدافظی کردیم و با کوک به سمت خونشون راه اوفتادیم
رسیدیم به خونش وارد اتاقی که کوک میگف شدم که یک لباس عروس خیلی خوشکل بود اروم نزدیکش شدم و اروم لمسش کردم
یهو دوتا دست بزرگ دورم حلقه شد
کوک بود
_خوشت اومده؟؟
+اره خوشگله
_بله دیگه سلیقه منه بایدم خوشت بیاد دیگه
+باشع بابا حالا ولم کن
_نوموخوام
+میگم ولم کن حوصله ندارم
قشنگ 5مین تقلا کردم ولی نشد
اروم منو به سمت خودش چرخوند وکمرمو به خودش چسبوند
و دستشو رو گردنم گذاشت به لبام خیره بود
منم با تعجب بهش خیره بودم اروم سمت لبام خم شد و لبامو تو دهنش کشید مک های محکمی به لبام میزدم
چشمام اندازه دوتا کاسه باز شده بود
با گازی ریزی که گوشه لبم زد به خودم اومدم و شروع کردم به تقلا کردن اما بازم نشد کم کم همراهیش کردم
مک های محکمی میزد مطمئنم کبود شده لبام
همینطور که مک میزد میشد لذت رو از چشماش ببینم
دستاشو رو کمرم میکشید مطمئنم میخواست تحریکم کنه منم تلافی میکنم اروم دستامو رو سیکس پکاش میکشیدم به باعث میشد محکم تر ببوستم کاملا مطمئن بودم که تحریک شده
بدنشو به بدنم فشار میداد داشتم خفه میشدم که با کمبود نفس ازم جدا شد ولی پیشونیش هنوز رو پیشونیم بود نفسی گرفت و دوباره لب پایینمو تو دهنش کشید این دفه اروم مک میزد دستامو دور گردنش حلقه کردم و با لذت همراهیش میکردم
که یهوووووووووووووووووو
در باشدت باز شد و یونا وارد شد(خروس بی محل توعی تازه رفته بودن تو حس)
ولی کوک خیلی بی خیال اروم ازم جدا شد و لبمولیس زد
و سمت در برگشت
یونا بوددد هول کرده گفت
=عه....چیزه ....ببخشید مزاحم شدم ...الان میرم
_درم ببند
+هیس ساکت زشته ابروم رف
_نیشخند)هوم ولی لبات خیلی خوش مزن میشه دوباره بخورمشون؟؟
+نه خیر الان باید برای عروسی حاضر شم
_اوففف یادم رفته بود
+برو بیرون لباسو بپوشم
_ اوهوم
رفت بیرون منم لباسو پوشیدم
ایشش این زیپ چرا بالا نمیره
+عاحححح.....یکم دیگ......اوففففف...عاححححححح
_چیزی شده ؟؟
+بیا تو یک لحظه
_ا.ت این صداها.....
_واووووو تو چه خوشگل شدی
+جدی ولی احساس میکنم بد شده
_نه خیلی خوبه.......ولی اون صداها
+اها اون راستش دستم به زیپش نمیرسه میشه تو ببندی برام؟_بیا اینجا
رفتم سمتش نفسای داغش به گردنم میخورد از عمد زیپو اروم اروم بالا میکشید تا منو دیوونه کنه
کارش که تموم شد اروم سمت گوشم رفت و لاله گوشم رو مک ارومی زد
هول وشدم و کنار کشیدم
+بریم
_نیشخند)بریم لیدی
رفتیم پایین.............
ادامه دارد..........
لایک ؟
کامنت؟
فالو؟
۷.۳k
۰۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.