رمان ملک قلبم

رمان ملک قلبم


پارت ۵۴

ارسلان، بیا عزیزم بخور بهتر شی

دیانا، جوشانده رو خوردم مرسی ارسلان مهربون

ارسلان، قربونت برم

دیانا، گشنمه

ارسلان، میخوای من غذا درست کنم

دیانا، میتونی

ارسلان، آقا ارسلان و دست کم گرفتی هع

دیانا، نه تو که همه کار میکنی

ارسلان، چاکرم

دیانا، میخوام فیلم ببینیم

ارسلان، بیا پایین ببین

دیانا، اوکی رفتم پایین تی‌وی رو روشن کردم فیلم گذاشتم داشتم نگاه میکردم

ارسلان، چی نگاه میکنی

دیانا، فیلمی که تو فلش بود
ارسلان، اوکی

.. چند دقیقه بعد ...
دیدگاه ها (۲)

رمان ملک قلبم پارت ۵۵دیانا، ارسلان ارسلان، بله دیانا، گشنمه ...

رمان ملک قلبم پارت ۵۶.... فردا صبح ....دیانا، پاشدم صبحونه آ...

رمان ملک قلبم پارت ۵۳ارسلان، سوار ماشین شدیم بعد ۳۰ دقیقه رس...

رمان ملک قلبم پارت ۵۲دیانا، مثل نی‌نی ها سینمو می‌خورد دستمو...

رمان بغلی من پارت ۴۰دیانا: خوب زشت نیست منو یاشار بریم فقط ا...

فرشته کوچولوی من ( پارت ۱۳ )گویون : پدرم آمد بغلش کردم نشستی...

رمان بغلی من پارت ۶۶دیانا: از خواب بیدار شدم بدنم کوفته بود ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط