فیک تهیونگ
فیک تهیونگ
پارت 5
ویو ا.ت
همینطوری نگام میکردم که پسر چشم رنگیه که کوک صداش کرد تهیونگ فهمیدم اسمش تهیونگه
یعنی پسر مو قهوه ای عه اسمش کوکه
و پسر چشم رنگیه تهیونگه
در حال تجزیه و تحلیل بودم که تهیونگ مثل بشقاب نشسته پرید و گفت:
_بیا ببرش اتاقم
£چشم
چشمتون روز بد نبینه این طرف از پشت اتاق اومد کرک و پرم به صورت عالییی اپلاسیون شد
قشنگ غول بود یعنی غول نه ها غول
اومد منو مثل کیسه برن انداخت رو کولش منم مثل قاشق پریدم وسط و هر چی از دهنم در اومد تو اوج اعصبانیت بر داشتم گفتم :
_پسره میمون گوریل عنتر منو بزار زمین ای غول مگه تو کوری نمیبینه دستم باند پیچه شده فشارش نده ای غول خدایاااا غولم غولای قدیمی
کوک دستشو گذاشته بود رو دهنش تا نخنده و قرمز مایل به بنفش شده بود منم تا اینو دیدم مثل بز زدم زیر خنده چنان قهقهقه میزدم که پنجره های خونه این بدبختا میلرزید
قیافه و نگاه خواهر مادر دار تهیونگ جوری بود که میگف خدایا ما این گورخرو از جنگل امازون اوردیم اینجا
کوکم که کرک و پراش با این این حرکاتم اپلاسیون شده بود با چشمای اندازه نلبکی نگام میکرد
انگار نه انگار که من دزدیده شدم
دیگه خندمو خوردم و اون هرکولم منو انداخت رو مبل تو اتاق این گوزو(*گوزو به زبان ترکی استانبولی میشه گوسفند کوچیک گایز*)
همینطور سرخوش نشسته بودم رو مبل اتاق این فرد ژذاب که تهیونگ گفت :
_میدونی چرا اینجایی
نگاه خواهر و مادر داری بهش کردم و گفتم :
+داداش دزدیدی منو انتظار داری بدونم چرا اینکارو کردی واقعا؟
طرف یک لحظه با این حرفم کپ کرد ولی سریع به حالت خشن برگشت و گفت :
_درستع ؛
................
_تو چی دیدی امروز بعد از ظهر حدود ساعت 6 و نیم
+ای خدا بابا این هزار مین باره میگم من پارک بودم بعد اومدم خونه و تو کوچه هیچی ندیدم چون هدفون رو گوشم بود
_چه ربطی به هدفون داره ؟
+با هدفون اهنگ گوش کردن برای من حکم کور بودن داره والا
_ای خدا
*ویو تهیونگ*
هزار بار سوالمو تکرار کردم ولی هیچی به هیچی اصلا به قیافشم نمیخوره یه چسه از من بترسه یا چیزی از کشته شدن و موادا بدونه
رفتم سمت کوک و از اتاق بیرون اومدیم
_بابا عقل کل اینکه چیزی نمیدونه چی میگی که از دوربینا دیدی این دختر منو دیده
+منم نمیدونم بیا دوباره ببینیم
فیلمو پلی کردیم و دیدم که اون اصلا این دختره نبوده اصلا دختر نبوده و پسر بوده و قیافشم اصلا معلوم نیست و مهمتر اینکه اون پسره اصلا متوجه سوجون نشده
برگشتم سمت کوک و یک پس گردنی محکم زدم بش که صداش در اومد :
+اییییییی چرا میزنی
_احمق اینکه پسره و اصلا سوجونو ندیده
+خو من چیک ...
این دفعه یه نیشگون مشتی از بازوش گرفتم
حالا دقیقا چه گوجه ای بخورم
ادامه دارد.......
پارت 5
ویو ا.ت
همینطوری نگام میکردم که پسر چشم رنگیه که کوک صداش کرد تهیونگ فهمیدم اسمش تهیونگه
یعنی پسر مو قهوه ای عه اسمش کوکه
و پسر چشم رنگیه تهیونگه
در حال تجزیه و تحلیل بودم که تهیونگ مثل بشقاب نشسته پرید و گفت:
_بیا ببرش اتاقم
£چشم
چشمتون روز بد نبینه این طرف از پشت اتاق اومد کرک و پرم به صورت عالییی اپلاسیون شد
قشنگ غول بود یعنی غول نه ها غول
اومد منو مثل کیسه برن انداخت رو کولش منم مثل قاشق پریدم وسط و هر چی از دهنم در اومد تو اوج اعصبانیت بر داشتم گفتم :
_پسره میمون گوریل عنتر منو بزار زمین ای غول مگه تو کوری نمیبینه دستم باند پیچه شده فشارش نده ای غول خدایاااا غولم غولای قدیمی
کوک دستشو گذاشته بود رو دهنش تا نخنده و قرمز مایل به بنفش شده بود منم تا اینو دیدم مثل بز زدم زیر خنده چنان قهقهقه میزدم که پنجره های خونه این بدبختا میلرزید
قیافه و نگاه خواهر مادر دار تهیونگ جوری بود که میگف خدایا ما این گورخرو از جنگل امازون اوردیم اینجا
کوکم که کرک و پراش با این این حرکاتم اپلاسیون شده بود با چشمای اندازه نلبکی نگام میکرد
انگار نه انگار که من دزدیده شدم
دیگه خندمو خوردم و اون هرکولم منو انداخت رو مبل تو اتاق این گوزو(*گوزو به زبان ترکی استانبولی میشه گوسفند کوچیک گایز*)
همینطور سرخوش نشسته بودم رو مبل اتاق این فرد ژذاب که تهیونگ گفت :
_میدونی چرا اینجایی
نگاه خواهر و مادر داری بهش کردم و گفتم :
+داداش دزدیدی منو انتظار داری بدونم چرا اینکارو کردی واقعا؟
طرف یک لحظه با این حرفم کپ کرد ولی سریع به حالت خشن برگشت و گفت :
_درستع ؛
................
_تو چی دیدی امروز بعد از ظهر حدود ساعت 6 و نیم
+ای خدا بابا این هزار مین باره میگم من پارک بودم بعد اومدم خونه و تو کوچه هیچی ندیدم چون هدفون رو گوشم بود
_چه ربطی به هدفون داره ؟
+با هدفون اهنگ گوش کردن برای من حکم کور بودن داره والا
_ای خدا
*ویو تهیونگ*
هزار بار سوالمو تکرار کردم ولی هیچی به هیچی اصلا به قیافشم نمیخوره یه چسه از من بترسه یا چیزی از کشته شدن و موادا بدونه
رفتم سمت کوک و از اتاق بیرون اومدیم
_بابا عقل کل اینکه چیزی نمیدونه چی میگی که از دوربینا دیدی این دختر منو دیده
+منم نمیدونم بیا دوباره ببینیم
فیلمو پلی کردیم و دیدم که اون اصلا این دختره نبوده اصلا دختر نبوده و پسر بوده و قیافشم اصلا معلوم نیست و مهمتر اینکه اون پسره اصلا متوجه سوجون نشده
برگشتم سمت کوک و یک پس گردنی محکم زدم بش که صداش در اومد :
+اییییییی چرا میزنی
_احمق اینکه پسره و اصلا سوجونو ندیده
+خو من چیک ...
این دفعه یه نیشگون مشتی از بازوش گرفتم
حالا دقیقا چه گوجه ای بخورم
ادامه دارد.......
۷.۹k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.