عشق...؟ p8
عشق...؟ p8
۵ماه بعد
از زبان کوک
خب درسته همه چی یادم اومده و الان دارم با ات قرار میزارم و واقعا عاشقشم توی کمپانی بودم ک ات زنگ زد
+هاییی بانی
_های چاگیا
+اوپا شب بیا خونه من یکم وقت بگذرونیم همش میریم بیرون
_باشه عشقم میام
+مشیی دوشت دالم باییی
_منم دوست دارم بای
قطع کردم ک یهو دیدم کل اعضا جلومن و یهو زدن زیر خنده
🐹: منم دوست دارم 🤣🤣🤣
🐤: عشقم نپسم اوففففف🤣🤣🤣
🐯یا چاگیا بخورمت اوفففف🤣🤣🤣
_اع خفه شین
اعضا:باش باش
از زبان ات
شب قراره کوک بیاد اینجا پس رفتم یکم غذا درست کردم روی میز رو درست کردم شمع و شراب و همین طور لیوانای شراب همه چی اماذه بود رفتم خودمم ی لباس خوب و شیک پوشیدم و منتظر کوک موندم
چند میم بعد
زنگ در خورد درو باز کردم و با ی دسته گل رز قرمز مواجه شدم انقدر زیاد بود ک کوک پشتش دیده نمیشد اومد داخل ک باخنده گفتم
+این چیه
_ی گل زیبا به زیباترین گل قلبم
+اوم کیوت مرسی رفتم جلو و ی کوچولو بوسبدمش از لباش
رفتیم داخل
_اووو بانو ات چیکا کردی
+😂بشین
نشستیم خوردیم شرابامونو هم خوردیم
+کوکی فیلم ببینیم
_باشه
+ژانرش چی باشه ترسناک یا صحنه دار
_اوو تو چی دوس داری رفتم جلو دستامو انداختم دور گردنش و گفتم
+هر چی ددیم دوست داشته باشه
_اوووو بانو ات شیطون شدی
+شیطون بودم پس صحنه دار میزارم
_مطمئنی شاید خطر ناک شم
+مهم نیست ک چی شی من در اختیار توعم
خلاصه فیلم رو گذاشتیم دیگه تقریبن داشت تموم میشد و ما هم ک دیگه تحریک شده بودیم ک یهو کوک برگشت و گفت
_اهوم.... ات..... میشههههه..... ام...امشب....
+مشکلی نداره رفتم جلو و لبشو بوسیدم اونم همراهیم کرد پا شدم روش نشستم و همینجوری همو میبوسیدیم اون واقعاکارشو هوب بلده جوری ک داشت هم میبوسیدم و هم با شدتاش بدنمو میمالید داشتم تحریک تر میشدم ک بلندم کرد با همون پوزیشن بردتم تو اتاق خوابم
اسمات داشته باشیم؟
۵ماه بعد
از زبان کوک
خب درسته همه چی یادم اومده و الان دارم با ات قرار میزارم و واقعا عاشقشم توی کمپانی بودم ک ات زنگ زد
+هاییی بانی
_های چاگیا
+اوپا شب بیا خونه من یکم وقت بگذرونیم همش میریم بیرون
_باشه عشقم میام
+مشیی دوشت دالم باییی
_منم دوست دارم بای
قطع کردم ک یهو دیدم کل اعضا جلومن و یهو زدن زیر خنده
🐹: منم دوست دارم 🤣🤣🤣
🐤: عشقم نپسم اوففففف🤣🤣🤣
🐯یا چاگیا بخورمت اوفففف🤣🤣🤣
_اع خفه شین
اعضا:باش باش
از زبان ات
شب قراره کوک بیاد اینجا پس رفتم یکم غذا درست کردم روی میز رو درست کردم شمع و شراب و همین طور لیوانای شراب همه چی اماذه بود رفتم خودمم ی لباس خوب و شیک پوشیدم و منتظر کوک موندم
چند میم بعد
زنگ در خورد درو باز کردم و با ی دسته گل رز قرمز مواجه شدم انقدر زیاد بود ک کوک پشتش دیده نمیشد اومد داخل ک باخنده گفتم
+این چیه
_ی گل زیبا به زیباترین گل قلبم
+اوم کیوت مرسی رفتم جلو و ی کوچولو بوسبدمش از لباش
رفتیم داخل
_اووو بانو ات چیکا کردی
+😂بشین
نشستیم خوردیم شرابامونو هم خوردیم
+کوکی فیلم ببینیم
_باشه
+ژانرش چی باشه ترسناک یا صحنه دار
_اوو تو چی دوس داری رفتم جلو دستامو انداختم دور گردنش و گفتم
+هر چی ددیم دوست داشته باشه
_اوووو بانو ات شیطون شدی
+شیطون بودم پس صحنه دار میزارم
_مطمئنی شاید خطر ناک شم
+مهم نیست ک چی شی من در اختیار توعم
خلاصه فیلم رو گذاشتیم دیگه تقریبن داشت تموم میشد و ما هم ک دیگه تحریک شده بودیم ک یهو کوک برگشت و گفت
_اهوم.... ات..... میشههههه..... ام...امشب....
+مشکلی نداره رفتم جلو و لبشو بوسیدم اونم همراهیم کرد پا شدم روش نشستم و همینجوری همو میبوسیدیم اون واقعاکارشو هوب بلده جوری ک داشت هم میبوسیدم و هم با شدتاش بدنمو میمالید داشتم تحریک تر میشدم ک بلندم کرد با همون پوزیشن بردتم تو اتاق خوابم
اسمات داشته باشیم؟
۱۲.۶k
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.