اعتراف دیر p2

_میتونم ببینمش؟
&بله اما سرمتون باید تموم‍.......
@و جیمین سرم رو از دستش در اورد
_من همین الان میخوام ببینمش
(علامت راوی @)
&خیلی خب تز این طرف
@جیمین وارد اتاق مراقبت های ویژه شد
قییییژژژژ مثلا صدای دره 🚪🚪🚪
کنار ات نشست و خیلی خیلی نگاش کرد
_فرشته قشنگم چشماتو باز کن چرا دیگه صدام نمیکنی
ببین دستات چقدر یخ شدن
دیگه هیچ وقت منو تا سر حد مرگ نترسون باشه ؟
قهری باهام
میدونم
ببخشید تقصیر من بود همش
لطفا منو ببخش
قول میدم وقتی خوب شدی جوری بهت عشق بورزم که تو رمانا نوشته میشه
&اقای پارک
ایشون خیلی پریشون بودن که نجاتشون دادیم
واسه همین بهش ارامبخش زدیم و الان خوابن ولی احتمالا صداتونو میشنون
فلش بک به وقتی ات به هوش میاد

+من کجام
&خدارو شکر بهوش اومدید
شما زخم عمیقی برداشته بودید و رگ اصلیتون رو زده بودید
+چی.........چی...‌.
چرا منو نجات دادید کی منو نجات داد واسه چی اخه من میخوام بمیرم چرا کمکم کردید
چرا نجاتم دادید چرا چرا چرا
اخه چرا هق....هق...هق...چرااااا...هق...چرااا....
&اروم باشید
تورو خدا اروم باشید خانم پارک الان بخیتون باز میشه
+بزار باز بشه اصلا میخوام بمیرم چرا کسی درکم نمیکنه من اگه میخواستم زنده بمونم که خود کشی نمیکردم
پرستار به سرمش ارام بخش زد
نمیفهمید میگم میخوام بمیرم دلم نمیخواد زنده بمونم
ولم کنید
ولم.....کن.....ید......ولم.....کن‍......
و ات بیهوش شد



فلش بک به وقتی ات و جیمین با هم ازدواج کردن (۴سال قبل ﴾

_یعنی چی پدر من از ات خوشم نمیاد خودم کس دیگه ای رو دوست دارم چرا باید با کسی ازدواج کنم که هیچ علاقه ای بهش ندارم
«همین که گفتم حرف نباشه
_ولی‍.....
« ولی بی ولی همین که گفتم تمام
،
،.
،.
،
،
،
،
+بابا شما چیکار کردید من گفتم عاشقشم ولی نگفتم میخوام اسیرش کنم که
؛حالا که دیگه قول و قرارای ازدواجتونم گذاشتیم نمیشه کاریش کرد



+رفتم تو اتاقمو یه دل سیر گریه کردم نفس من قراره باقی زندگیشو تلخ بگذرونه
و
.
.
.
.
.
خماری پارت بعد
۵ لایک ❤️
۳ کامنت 💌


هر گونه مشابهتی دیده شود گزارش میشود و شات فیک دزدیش رونمایی میشود
اگر خواستید با اجازه و با ادرس پیج

https://eitaa.com/joinchat/1877541192C425cf0baf7