پارت 67زندگی جونگمه
پارت 67زندگی جونگمه
کوک و تهیونگ یه جوری مست کرده بودن که ماشین رو الاغ میدیدن 😂🤦♀️
دوست دختر تهیونگ مثل کوک و تهیونگ مست نکرده بود ولی اونم بد مست بود
جونگمه کوک و تهیونگ رو بزور برد تو ماشین دید دوست دختر تهیونگ مونده تو کارائوکه رفت اونم آورد
رفتن خونه تهیونگ و کوک و دوست دختر تهیونگ تو ماشین خوابیدن
جونگمه تهیونگ و کوک رو گذاشت رو تخت و دوست دختر تهیونگ هم گذاشت رو کاناپه
خودش رفت نشست رو صندلی تو آشپز خونه
صبح شد دوست دختر تهیونگ پاشد جونگمه رو دید و جیغ کشید
(قیافهیجونگمه:صورتپفکرده،چشایپررگخونی
موهایپریشون)
کوک و تهیونگ بدو بدو از اوتاق اومدن بیرون اوناهم داد زدن و ترسیدن😂
کوک:اوه من یه بار این قیافش رو دیدم😨
تهیونگ:جونگمه زامبی شده😰
جونگمه به تهیونگ نگاه کرد؛تهیونگ پرید پشت کوک و گفت:من و نخور من هنوز جونم ویه عالمه آرزو دارم😭
جونگمه دستش رو کوبید رو میز پاشد گفت:همتون خفه شید😫دیشب تا صبح بیدار بودم
کوک:چرا!
جونگمه:تهیونگ تو خواب تا صبح ۸ بار رفت دم بالکون کم مونده بود بیوفته پایین
دوست دخترش تو خواب ۱۲ بار پاشده رفته کوبیده به دَر اوتاق
خود تو کوک! تو خواب تا صبح ۹ بار خواستی بری بیرون از خونه
دارم دیونه میشم😩
جونگمه رفت بیرون
تهیونگ:با قیافه ای که الان داشت مطمئنم ازش به عنوان زامبی فیلم میگیرن میزارن یوتیوب
جونگمه رفت تو ماشین نشست تو آینه به قیافه ی خودش نگاه کرد و ترسید
رفت پارک با آب خوری دست و صورتش رو شست (آبیخ بود😂)
صورت جونگمه از سرما قرمز شده بود
رفت نشست تو ماشین توی ماشین قبلا یه بورس مو گذاشته بود با اون موهاش رو شونه کرد
رفت سرکار
شب شد
جونگمه رفت خونه دید کوک و تهیونگ رو کاناپه سرشون رو گذاشتن رو هم خوابیدن دوست دختر تهیونگ هم رفته بود خونه
کوک و تهیونگ یه جوری مست کرده بودن که ماشین رو الاغ میدیدن 😂🤦♀️
دوست دختر تهیونگ مثل کوک و تهیونگ مست نکرده بود ولی اونم بد مست بود
جونگمه کوک و تهیونگ رو بزور برد تو ماشین دید دوست دختر تهیونگ مونده تو کارائوکه رفت اونم آورد
رفتن خونه تهیونگ و کوک و دوست دختر تهیونگ تو ماشین خوابیدن
جونگمه تهیونگ و کوک رو گذاشت رو تخت و دوست دختر تهیونگ هم گذاشت رو کاناپه
خودش رفت نشست رو صندلی تو آشپز خونه
صبح شد دوست دختر تهیونگ پاشد جونگمه رو دید و جیغ کشید
(قیافهیجونگمه:صورتپفکرده،چشایپررگخونی
موهایپریشون)
کوک و تهیونگ بدو بدو از اوتاق اومدن بیرون اوناهم داد زدن و ترسیدن😂
کوک:اوه من یه بار این قیافش رو دیدم😨
تهیونگ:جونگمه زامبی شده😰
جونگمه به تهیونگ نگاه کرد؛تهیونگ پرید پشت کوک و گفت:من و نخور من هنوز جونم ویه عالمه آرزو دارم😭
جونگمه دستش رو کوبید رو میز پاشد گفت:همتون خفه شید😫دیشب تا صبح بیدار بودم
کوک:چرا!
جونگمه:تهیونگ تو خواب تا صبح ۸ بار رفت دم بالکون کم مونده بود بیوفته پایین
دوست دخترش تو خواب ۱۲ بار پاشده رفته کوبیده به دَر اوتاق
خود تو کوک! تو خواب تا صبح ۹ بار خواستی بری بیرون از خونه
دارم دیونه میشم😩
جونگمه رفت بیرون
تهیونگ:با قیافه ای که الان داشت مطمئنم ازش به عنوان زامبی فیلم میگیرن میزارن یوتیوب
جونگمه رفت تو ماشین نشست تو آینه به قیافه ی خودش نگاه کرد و ترسید
رفت پارک با آب خوری دست و صورتش رو شست (آبیخ بود😂)
صورت جونگمه از سرما قرمز شده بود
رفت نشست تو ماشین توی ماشین قبلا یه بورس مو گذاشته بود با اون موهاش رو شونه کرد
رفت سرکار
شب شد
جونگمه رفت خونه دید کوک و تهیونگ رو کاناپه سرشون رو گذاشتن رو هم خوابیدن دوست دختر تهیونگ هم رفته بود خونه
۵۲.۴k
۱۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.