خانه

مطالب جدید

مطالب محبوب

عربي

دانلود اپلیکیشن

وبلاگ

سوالات متداول

درباره ما

قوانین

دسته بندی ها

مذهبی

شعر و ادبیات

تاریخ و اقوام

شهدا

گوناگون

عکس خبری

سیاست

طنز و کاریکاتور

چهره های معروف

نوستالژی

هنر

فیلم و سریال ایرانی

انیمیشن و کمیک استریپ

هنر عکاسی

هنرمندان ایرانی

فیلم و سریال خارجی

موسیقی

دکوراسیون و معماری

هنرمندان خارجی

بازی و اپلیکیشن

تصاویر پس زمینه

ویسگون

عکس نوشته

سلامت و تندرستی

فناوری

تجهیزات جنگی

ماشین و موتور

مهارت و خلاقیت

علم و دانش

ورزش همگانی

فوتبال

ورزش قهرمانی

طبیعت

جهانگردی

حیوانات

در شهر

خوراکی

عاشقانه ها

مد و لباس زنانه

مد و لباس کودکانه

ازدواج

مد و لباس مردانه

جواهرات

شخصی

خانواده

ورود به حساب کاربری

false
برای ورود به شبکه اجتماعی ویسگون می‌توانید از روش های ورود با شماره تلفن همراه و یا ورود با گوگل استفاده نمایید.
کد تائیدی که از طریق پیامک برای شما ارسال شده را وارد کنید
+98
یا
ورود با گوگل
نصب برنامه موبایل
برای داشتن تجربه بهتر در استفاده از ویسگون اپلیکیشن اندروید ویسگون را نصب کنید
jeon.jang.mi jeon.jang.mi
ویدئو بعدی
#پارت۱۵
نرو بعدی

پارت۱۶

#پارت۱۶
از دستاش گرفتم و بردمش کنار کیکش.
وقتی کیکو دید مثل بچه ها ذوق کرد.
ات رو نشوندم رو صندلی و رفتم بالا که ببینم همه چی مرتبه یا نه چون چند نفر استخدام کرده بودم که یه کارایی واسه تولد انجام بدن جشن تولد ات بی نقص بشه
داشتم میرفتم که مینهو رو دیدم که داشت از کنارم رد میشد.
تهیونگ: دستت به ات نمیخوره
مینهو یه خنده حال به همزن کرد
منهو: فقط ببین و تماشا کن کیک تهیونگ
از بازوش گرفتم و گفتم: فقط کافیه این تولد خراب بشه اون وقت روزگارتو سیاه میکنم.
Y/n:
تهیونگ اومد و گفت شمع هارو خاموش کنم.
بعد از خاموش کردن شمعا یه عالمه گل برگ از بالا ریخت رو سرمون.
ات: وایییییی
دوستای تهیونگ چند تاشون واسم کادو اورده بود و میگفتن بازش کنم ولی خیلی زیاد بودن.
منم ناچار نشستم که همشو باز کنم
Taehung:
تا ات داشت کادو هارو باز میکرد من سریع رفتن اتاقم تا جعبه ای که رو میز بود رو بردارم ولی نبود.
کل اتاقمو ریختم به هم اما پیداش نکردم .
رفتم اتاق کارم گفتم شاید اونجا گذاشتمش
همه جارو زیر و رو کردم اما بازم پیداش نکردم داشتم از اتاق میرفتم بیرون که چشمم به زیر میز افتاد.
یه نفس راحت کشید و جعبه انگشتر رو برداشتم و رفتم پایین.
دیدم ات داره اخرین هدیشو باز میکنه.
Y/n:
اخرین کادو رو هم باز کردم که دیدم تهیونگ داره میاد نزدیکم.
تهیونگ: حالا نوبت کادو منه
جلوم زانو زد و یه جعبه دراورد. توش... توش حلقه بود.
تهیونگ: لی ات باهام ازدواج میکنی؟
دیگه اشکم دراومده بود.
تا میخواستم جواب بدم ..........
#بی_تی_اس #فیک #تهیونگ #کیپاپ #کیم_تهیونگ #تب_پستی #حمایت
@jin.hoo_18
@jin.hoo_18
۳۰.۳k
۲۰ دی ۱۴۰۱
jeon.jang.mi jeon.jang.mi

دیدگاه ها (۱)

lilacs
lilacs
۲ سال قبل
نننن بعدییثپشکشدک

هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.

#پارت۱۷

#پارت۱۷

jeon.jang.mi
jeon.jang.mi
نظرتون راجب فیک تو مال منی؟ :

نظرتون راجب فیک تو مال منی؟ :

jeon.jang.mi
jeon.jang.mi
#پارت۱۵

#پارت۱۵

jeon.jang.mi
jeon.jang.mi
#پارت۱۴

#پارت۱۴

jeon.jang.mi
jeon.jang.mi
عشق بی رحمانه

عشق بی رحمانه

nictoria3333
nictoria3333
Part 71
۲

Part 71

yonjin953
yonjin953
دو پارتی

دو پارتی

rahalarki240
rahalarki240
فیک ازدواج اجباریp8

فیک ازدواج اجباریp8

nira_7
nira_7
[part3]

[part3]

sogand_13_88
sogand_13_88
پارت 8

پارت 8

moslemsafadost
moslemsafadost
ارباب بی رحم

ارباب بی رحم

n4853036
n4853036
بیب ت ماله خودمی

بیب ت ماله خودمی

bts.army01
bts.army01
مافیای سرد

مافیای سرد

azen_army
azen_army
#وقتی_رئیست_تبدیل_ب_ددیت_میشه

#وقتی_رئیست_تبدیل_ب_ددیت_میشه

ix_kim_tara
ix_kim_tara
​
​
واتس‌اپ
تلگرام
توییتر
فیسبوک
لینکداین
https://wisgoon.com/v/7338QTXQDL/
کپی شد
​

پسند کنندگان
نصب برنامه ویسگون