رمان رویای من
رمان رویای من
پارت ۸۰
ارسلان،ببخشید
که اینجوری شد
دیانا، اشکال نداره
ارسلان، بیا کمک دیگه
دیانا، اومدم
به به عجب
غذا یی درست کردی
خیلی خوش مزه اس
ارسلان، ناخونک نزن
دیانا، میزنم چون گشنمه
ارسلان، هوف چی بگم
دیانا، آهان آقا ارسلان
چه کد بانویی بوده ما
نمیدونستیم
ارسلان، چی بودم
دیانا، کد بانو خانم
ارسلان، حیف که
دیانا، حیف که چی
ارسلان، الان بهت میگم
حیف که چی کفگیر
و برداشتم دنبالش
دویدم
دیانا، اون بدو من بود
تو این هین گفتم ما که
بچه نیستیم مگه نه
ارسلانه خانم
ارسلان، دیانااااا😡
دیانا، یه لحظه وایسا
دست از دویدم برداشتم
رفتم سمتش
دوتا دستامو گذاشتم
زیر چونم و گفتم
چیشده
ارسلان، نگو
دیانا، آخی ببخشید
ولی باز میگم خانمم
دویدم سمت اتاقش
رفتم تو اتاق درو بستم
پارت ۸۰
ارسلان،ببخشید
که اینجوری شد
دیانا، اشکال نداره
ارسلان، بیا کمک دیگه
دیانا، اومدم
به به عجب
غذا یی درست کردی
خیلی خوش مزه اس
ارسلان، ناخونک نزن
دیانا، میزنم چون گشنمه
ارسلان، هوف چی بگم
دیانا، آهان آقا ارسلان
چه کد بانویی بوده ما
نمیدونستیم
ارسلان، چی بودم
دیانا، کد بانو خانم
ارسلان، حیف که
دیانا، حیف که چی
ارسلان، الان بهت میگم
حیف که چی کفگیر
و برداشتم دنبالش
دویدم
دیانا، اون بدو من بود
تو این هین گفتم ما که
بچه نیستیم مگه نه
ارسلانه خانم
ارسلان، دیانااااا😡
دیانا، یه لحظه وایسا
دست از دویدم برداشتم
رفتم سمتش
دوتا دستامو گذاشتم
زیر چونم و گفتم
چیشده
ارسلان، نگو
دیانا، آخی ببخشید
ولی باز میگم خانمم
دویدم سمت اتاقش
رفتم تو اتاق درو بستم
۲.۵k
۱۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.