رمان پادشاه زندگیم
رمان پادشاه زندگیم
پارت ۱۲
دیانا، من میرم
ارسلان، کجا
دیانا، هر جا من پیش نامرد نمیمونم
ارسلان، منظورت منم
دیانا، عیش به غیر از من و تو کی هست
ارسلان، اذیت نکن بیا بشین تو ماشین
دیانا،نمیخوام
ارسلان، لجباز از زمین بلندش کردم گذاشتمش رو صندلی ماشین خودمم نشستم
دیانا، خواستم درو باز کنم پیاده شم
ارسلان، درو قفل کردم
دیانا، صورتمو به سمت جلو گرفتم
ارسلان، نفس ارسلان
دیانا،.......
ارسلان، زندگی ارسلان کیه
دیانا،....
ارسلان، عمر ارسلان قهره
دیانا،....
ارسلان، دور سرت بگردم حرف بزن دیگه
دیانا، با بغض ساختگی لب زدم ناراحتم بفهم
ارسلان، ای خودا چرا بغض کردی دستمو بردم طرف صورتش خاستم صورتشو ناز کنم
دیانا، منم صورتمو کج کردم
ارسلان، عشق ارسلان
دیانا،........
ارسلان، ای بابا ماشین و روشن کردم بعد ۲۰ دقیقه رسیدیم خونه
دیانا، از ماشین پیاده شدم در ماشینو محکم بستم
پارت ۱۲
دیانا، من میرم
ارسلان، کجا
دیانا، هر جا من پیش نامرد نمیمونم
ارسلان، منظورت منم
دیانا، عیش به غیر از من و تو کی هست
ارسلان، اذیت نکن بیا بشین تو ماشین
دیانا،نمیخوام
ارسلان، لجباز از زمین بلندش کردم گذاشتمش رو صندلی ماشین خودمم نشستم
دیانا، خواستم درو باز کنم پیاده شم
ارسلان، درو قفل کردم
دیانا، صورتمو به سمت جلو گرفتم
ارسلان، نفس ارسلان
دیانا،.......
ارسلان، زندگی ارسلان کیه
دیانا،....
ارسلان، عمر ارسلان قهره
دیانا،....
ارسلان، دور سرت بگردم حرف بزن دیگه
دیانا، با بغض ساختگی لب زدم ناراحتم بفهم
ارسلان، ای خودا چرا بغض کردی دستمو بردم طرف صورتش خاستم صورتشو ناز کنم
دیانا، منم صورتمو کج کردم
ارسلان، عشق ارسلان
دیانا،........
ارسلان، ای بابا ماشین و روشن کردم بعد ۲۰ دقیقه رسیدیم خونه
دیانا، از ماشین پیاده شدم در ماشینو محکم بستم
۷.۶k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.