جونگ کوک سریع به سمت جیهوپ رفت
جونگ کوک سریع به سمت جیهوپ رفت
"هیونگ اون باری رو که آخرین بار با اعضا رفتیم رو یادت میاد؟ میشه آدرسش رو بدی؟ "
"اون بار سه سال پیش بسته شد واسه ی چی میخوایش؟ "
"دوربیناش تهیونگ گفت دوربیناش رو چک کنم"
جیهوپ سمت نامجون چرخید و گفت
"نامجون حواستون به تهیونگ باشه تا ما برگردیم"
بعدش دست جونگ کوک رو گرفت و سریع از بیمارستان رفتن بیرون و سوار ماشین شدن و به سمت خونه ی تهیونگ حرکت کردن
"هیونگ کجا میریم؟ "
"خونه تهیونگ اون فیلم دوربینارو داره"
وقتی به خونه ی تهیونگ رسیدن جیهوپ فلش رو از اتاق تهیونگ آورد و روی لپتاب گذاشت و فیلم رو بخش کرد
جونگ کوک همینطور که فیلم و میدید دستش رو روی دهنش گذاشت و آروم اشک ریخت
اون پشیمون بود پنج سال از زندگیشو از دست داده بود
جیهوپ به جونگ کوکی که اشک میریخت نگاه کرد
"دیدی؟ اون هیچ وقت بهت خیانت نکرد خیلی زود تصمیم گرفتی جونگ کوک تصمیمت باعث شد پنج سال از عمرتون رو از هم جدا باشین تهیونگ داغون شد جونگ کوک میدونم توهم زجر کشیدی ولی تهیونگ به خاطر کار نکرده مجازات شد"
جونگ کوک همونطور که گریه میکرد به حال تهیونگ فکر مرد جیهوپ راست میگفت جونگ کوک خیلی سریع تصمیم گیری کرد
"ببخشید هیونگ ببخشید"
"از من معذرت نخواه جونگ کوک تهیونگ توی بیمارستانه این پنج سالو براش جبران کن"
جونگ کوک یهو یاد تهیونگ افتاد و سریع بلند شد
"زودباش هیونگ باید بریم"
جونگ کوک و جیهوپ دوباره به بیمارتان برگشتن که دیدن اعضا با استرس منتظر دکترن جیهوپ به طرف نامجون دوید
"نامجونا اتفاقی برای افتاده؟ "
"چند دقیقه پیش چند چند تا پرستار دیگه با عجله رفتن توی اتاق میترسم اتفاقی برای تهیونگ افتاده باشه"
همین که حرف نامجون تموم شد دکتر از اتاق بیرون اومد اعضا با عجله بر طرفش دویدن جونگ کوک سریع از دکتر پرسید
"آقای دکتر تهیونگ حالش چطوره؟ "
"آقای کیم دوبار ایست قلبی کردن ولی بازم به هوش اومدن و الانم خطر رفع شده ولی فعلا میفرستیمشون به بخش مراقب های ویژه و فقط یک نفرتون میتونین فردا برید پیششون"
جونگ کوک نفس راحتی کشید و از دکتر تشکر کرد وقتی دکتر رفت آروم روی زمین نشست و منتظر بود تهیونگ رو بیارن چند دقیقه بعد تهیونگ رو برانکارد آوردن تهیونگ خیلی رنگ پریده شده بود و کلی دستگاه بهش وصل بود جونگ کوک سریع به طرف برانکارد دوید و همونطور که گریه میکرد میگفت
"تهیونگ ببخشید ببخشید توروخدا ترکم نکن ازت خواهش میکنم"
پرستار ها تهیونگ رو سریع بردن جونگ کوک جای قبلیش نشست و شروع کرد به گریه کردن
..........
"هیونگ اون باری رو که آخرین بار با اعضا رفتیم رو یادت میاد؟ میشه آدرسش رو بدی؟ "
"اون بار سه سال پیش بسته شد واسه ی چی میخوایش؟ "
"دوربیناش تهیونگ گفت دوربیناش رو چک کنم"
جیهوپ سمت نامجون چرخید و گفت
"نامجون حواستون به تهیونگ باشه تا ما برگردیم"
بعدش دست جونگ کوک رو گرفت و سریع از بیمارستان رفتن بیرون و سوار ماشین شدن و به سمت خونه ی تهیونگ حرکت کردن
"هیونگ کجا میریم؟ "
"خونه تهیونگ اون فیلم دوربینارو داره"
وقتی به خونه ی تهیونگ رسیدن جیهوپ فلش رو از اتاق تهیونگ آورد و روی لپتاب گذاشت و فیلم رو بخش کرد
جونگ کوک همینطور که فیلم و میدید دستش رو روی دهنش گذاشت و آروم اشک ریخت
اون پشیمون بود پنج سال از زندگیشو از دست داده بود
جیهوپ به جونگ کوکی که اشک میریخت نگاه کرد
"دیدی؟ اون هیچ وقت بهت خیانت نکرد خیلی زود تصمیم گرفتی جونگ کوک تصمیمت باعث شد پنج سال از عمرتون رو از هم جدا باشین تهیونگ داغون شد جونگ کوک میدونم توهم زجر کشیدی ولی تهیونگ به خاطر کار نکرده مجازات شد"
جونگ کوک همونطور که گریه میکرد به حال تهیونگ فکر مرد جیهوپ راست میگفت جونگ کوک خیلی سریع تصمیم گیری کرد
"ببخشید هیونگ ببخشید"
"از من معذرت نخواه جونگ کوک تهیونگ توی بیمارستانه این پنج سالو براش جبران کن"
جونگ کوک یهو یاد تهیونگ افتاد و سریع بلند شد
"زودباش هیونگ باید بریم"
جونگ کوک و جیهوپ دوباره به بیمارتان برگشتن که دیدن اعضا با استرس منتظر دکترن جیهوپ به طرف نامجون دوید
"نامجونا اتفاقی برای افتاده؟ "
"چند دقیقه پیش چند چند تا پرستار دیگه با عجله رفتن توی اتاق میترسم اتفاقی برای تهیونگ افتاده باشه"
همین که حرف نامجون تموم شد دکتر از اتاق بیرون اومد اعضا با عجله بر طرفش دویدن جونگ کوک سریع از دکتر پرسید
"آقای دکتر تهیونگ حالش چطوره؟ "
"آقای کیم دوبار ایست قلبی کردن ولی بازم به هوش اومدن و الانم خطر رفع شده ولی فعلا میفرستیمشون به بخش مراقب های ویژه و فقط یک نفرتون میتونین فردا برید پیششون"
جونگ کوک نفس راحتی کشید و از دکتر تشکر کرد وقتی دکتر رفت آروم روی زمین نشست و منتظر بود تهیونگ رو بیارن چند دقیقه بعد تهیونگ رو برانکارد آوردن تهیونگ خیلی رنگ پریده شده بود و کلی دستگاه بهش وصل بود جونگ کوک سریع به طرف برانکارد دوید و همونطور که گریه میکرد میگفت
"تهیونگ ببخشید ببخشید توروخدا ترکم نکن ازت خواهش میکنم"
پرستار ها تهیونگ رو سریع بردن جونگ کوک جای قبلیش نشست و شروع کرد به گریه کردن
..........
۴۲۸
۱۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.