Psycho killerقاتل روانی

Psycho killer(قاتل روانی)

Part 36

فروشنده با شنیدن دوباره صدای جیمین ایندفعه نزدیک میز اومد و خم شد و سرش پایین گرفت که با پسری با جسم کوچک مواجه شد نگاهی به جیمین انداخت سپس گفت

ف : پسر کوچولو اینجا چیکار میکنی نکنه گم شدی

جیمین : اقای محترم من کوچولو نیستم و گمم نشدم میخوام برای یک نفر کادو بخرم اخه تولدش نزدیکه

فروشنده نگاه پر از تعجبی به جیمین انداخت به جسش نمیخورد که همچین کلماتی به کار ببره اما از حقم نگذره از همچین پسری خوشش اومده بود

پسری مرتب و تمیز و حرفای قشنگی که میزد دل هرکسی رام خودش میکرد انگار حاله خاصی داشت بطوری که همرو مجذوب خودش می کرد یا به قول معروف هیپ نوتیزم .......

فروشنده دست از این افکارش برداشت تخته چوبی که دو تا میز به هم وصل کرده بود کنار زد و از پشت میز به سمت جیمین اومد روی دو زانو هاش نشست تا قدش هم قد جیمین بشه سپس با لحن ارومی گفت

ف : خب بگو ببینم دنبال چه نوع کادویی هستی ؟؟؟ به کی میخوای هدیش بدی ؟؟؟ دختره یا پسر

جیمین : خب اقا خوشگله من دنبال کادویی با طرح ساده میگردم ..... میخوام به معلمم هدیش بدم

فروشنده لبخندی به جیمین زد و سپس دستی بر موهای طلایی جیمین زد و انهارو بهم زد

ف : خب حالا بگو ببینم چقدر پول داری؟؟؟

جیمین کیف کوچولوش که تا اون موقع بر روی شونه هاش گذاشته بود پایین گذاشت پول هایش در اورد رو به فروشنده کرد و گفت

جیمین : تا همدیگر تونستم جمع کنم

فروشنده نگاهی به وسایلاش سپس نگاهی به دستای جیمین کرد و گفت
ف : پسر جون بگو ببینم تو کفاشی میکنی ؟؟؟

جیمین نگاهی به فروشنده کرد از حالت چشماش و اشکی در انها جمع شده بود میشد تشخیص داد یک بچه کوچک چقدر زجر کشیده ...... چقدر حرفای دیگران تحمل کرده ...... چقدر بدی ها از دیگران دیده

فروشنده با دیدن حالت جیمین دستاشو بر روی دستای جیمین گذاشت و سپس گفت

ف : پسر جون بیا برات یک کادوی ویژه دارم امیدوارم معلمت خوشش بیاد

جیمین : اقا خوشگله پس پولم کافیه ؟؟؟ میتونم کادو براش بخرم ؟؟؟

فروشنده نگاهی پر از لبخند تحویل جیمین داد و سپس گفت

ف : کادویی که من بهت میدم هیچ ارزش مادی نداره بلکه ارزش معنوی داره




ادامه دارد.......
دیدگاه ها (۰)

Psycho killer(قاتل روانی)Part 37ف : کادویی که من بهت میدم هی...

Psycho killer(قاتل روانی)Part 38هوا تاریک شده بود و شب فرا ر...

Psycho killer(قاتل روانی)Part 35یک ماه بعدیک ماه از امدن جیم...

سناریو درخواستی وقتی که مامان ا.ت میگه شما بچه نمیخوایننامجو...

( گناهکار )۱۳۵ part پستونک صورتی رنگی جلوی پسرش گرفت یون بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط