Mr boss part 5
ا/ت : مشغول انجام دادن کارا بودم که یه دفعه یه دختر از آسانسور اومد بیرون ظاهر خیلی شیکی داشت نگاش کردم از جام بلند شدم
+میتونم کمکتون کنم ؟
∆جین کجاسسس
+ ب بله ؟
∆وای خدا رئیست کجاس
+ امم رفتن خونه خانم
∆ اون پسره واییی بازم در رفتتتت
+ چرا خانم ؟
∆ باز میخواد از ازدواج در برهههه داره دیونم میکنه
مغز ا/ت : او او او اینجارو باششش انگار آقا از کاراش شونه خالی میکنه
+ خانم اروم باشید برمیگردن خونه دیگه برین خونه شما
∆ هوفف خدا این کارت منه هر وقت اومد شرکت به من خبر بده فهمیدی ؟
+ چشم خانوم
ا/ت ویو : از شرکت رفت بیرون چند ساعت گذشت که یه دفعه رئیس اومد تو موهاش کامل خیس بودن و کتش از جام پریدم
+ حالتون خوبه ؟
_ کسی اومد اینجا دنبال من ؟
+ ب ب بله
_ کارت اون لعنتی بده بهم (داد)
کارت سریع دادم بهش نگاش کردم
_ هوف خدا دردسره فقط
رفت تو دفترش نشستم سر جام تلفنم زنگ خورد
+ بله قربان
_ برام حوله بیار
+ چشم
رفتم طبقه پایین حوله گرفتم برگشتم بالا در اتاقش زدم
_ بیا تو
رفتم تو نگا کردم لخت بودددددددد چشام بستم سریع
_ چشات باز کن لازم نکرده خجالت بکشی
دستم دراز کردم حوله دادم بهش از گوشه چشم چشام باز کردم نگا کردم واییی چه بدنی دارههههه خاک بر سرمم سریع از دفترش رفتم بیرون بعد نیم ساعت چند تا کاغذ بردم تو برام امضا بزنه موهاش ریخته بود رو صورتش خیلی کیوت شده بود خندم گرفت ناخودآگاه نگام کرد
_ به چی میخندی دقیقا
+ هیچی قربان فقط کیوت شدین
_ هاا
+ هیچی هیچی
برگه هارو گرفتم از دفترش رفتم بیرون اول ماه بود فردا تعطیل بود حقوقم میزدن دیگه ساعت ۸ شد وسایلم جمع کردم برام پیامک واریزی اومد واتتتت از پولی که گفته بودن بیشتر بودددد برگام سریع رفتم تو دفترش
_ بهت نگفته بودم در بزن ؟
+ ق ق قربان این پول بیشتر از اونیه که تو قرار داد ذکر کردین
_ کارت خوبه واسه همین پول بیشتر زدم برات
+ واییییی مرسی قربونتون برم
_ ها؟
+ چی هیچی ممنونم
تعظیم کردم رفتم بیرون
جین پیو : اون دختر زیادی برام ........... (خنده)
*رفتی خونه او نصف پول برای مادر پدرت فرستادی مامانت بهت زنگ زد ازت بابت پول تشکر کرد یکم با بابات حرف زدی و همینطور داداشت خوشحال بودی که میتونستی یه کمکی به خانوادت بکنی فردا تعطیل بود به این فکر کردی که با دوستات برین خرید .........
+میتونم کمکتون کنم ؟
∆جین کجاسسس
+ ب بله ؟
∆وای خدا رئیست کجاس
+ امم رفتن خونه خانم
∆ اون پسره واییی بازم در رفتتتت
+ چرا خانم ؟
∆ باز میخواد از ازدواج در برهههه داره دیونم میکنه
مغز ا/ت : او او او اینجارو باششش انگار آقا از کاراش شونه خالی میکنه
+ خانم اروم باشید برمیگردن خونه دیگه برین خونه شما
∆ هوفف خدا این کارت منه هر وقت اومد شرکت به من خبر بده فهمیدی ؟
+ چشم خانوم
ا/ت ویو : از شرکت رفت بیرون چند ساعت گذشت که یه دفعه رئیس اومد تو موهاش کامل خیس بودن و کتش از جام پریدم
+ حالتون خوبه ؟
_ کسی اومد اینجا دنبال من ؟
+ ب ب بله
_ کارت اون لعنتی بده بهم (داد)
کارت سریع دادم بهش نگاش کردم
_ هوف خدا دردسره فقط
رفت تو دفترش نشستم سر جام تلفنم زنگ خورد
+ بله قربان
_ برام حوله بیار
+ چشم
رفتم طبقه پایین حوله گرفتم برگشتم بالا در اتاقش زدم
_ بیا تو
رفتم تو نگا کردم لخت بودددددددد چشام بستم سریع
_ چشات باز کن لازم نکرده خجالت بکشی
دستم دراز کردم حوله دادم بهش از گوشه چشم چشام باز کردم نگا کردم واییی چه بدنی دارههههه خاک بر سرمم سریع از دفترش رفتم بیرون بعد نیم ساعت چند تا کاغذ بردم تو برام امضا بزنه موهاش ریخته بود رو صورتش خیلی کیوت شده بود خندم گرفت ناخودآگاه نگام کرد
_ به چی میخندی دقیقا
+ هیچی قربان فقط کیوت شدین
_ هاا
+ هیچی هیچی
برگه هارو گرفتم از دفترش رفتم بیرون اول ماه بود فردا تعطیل بود حقوقم میزدن دیگه ساعت ۸ شد وسایلم جمع کردم برام پیامک واریزی اومد واتتتت از پولی که گفته بودن بیشتر بودددد برگام سریع رفتم تو دفترش
_ بهت نگفته بودم در بزن ؟
+ ق ق قربان این پول بیشتر از اونیه که تو قرار داد ذکر کردین
_ کارت خوبه واسه همین پول بیشتر زدم برات
+ واییییی مرسی قربونتون برم
_ ها؟
+ چی هیچی ممنونم
تعظیم کردم رفتم بیرون
جین پیو : اون دختر زیادی برام ........... (خنده)
*رفتی خونه او نصف پول برای مادر پدرت فرستادی مامانت بهت زنگ زد ازت بابت پول تشکر کرد یکم با بابات حرف زدی و همینطور داداشت خوشحال بودی که میتونستی یه کمکی به خانوادت بکنی فردا تعطیل بود به این فکر کردی که با دوستات برین خرید .........
۷.۳k
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.