Mr boss part 4

ا/ت ویو : فردا صبح توی خونم بیدار شدم اه دیشب چه خبر شده بود خستم بلند شدم از رو تخت رفتم دستشویی صورتم شستم لباسام عوض کردم باید حاضر میشدم برم سرکار ارایش کردم رفتم شرکت بقیه سر کاراشون بودن یک ساعت دیگه رئیش میومد‌ می‌تونستم کارا رو انجام بدم تا میاد از آسانسور رفتم بیرون که دیدم از دفترش اومد‌ بیرون
_ دیر نکردی؟
+ عااا قربان خیلی زود نیومدین
_ برام تعیین می‌کنی که کِی بیام سر کار ؟
+ نه قربان معذرت می‌خوام
_ برو قبل از اینکه کارات شروع کنی برام قهوه بگیر
+ چشم میرم
*کیفت گذاشتی روی میزت که بری کافه واسش قهوه بگیری
_ صبر کن
+ بله ؟
اومد سمتت رژت پاک کرد
_ خوشم نمیاد رژ قرمز میزنی صورتی بیشتر بهت میاد
+ چ چی‌
بدون اینکه حرفی بزنه برگشت تو دفترش
+ وای برگام
رفتم کافه که براش قهوش بگیرم وقتی منتظر بودم که آماده بشه یه لوازم آرایشی فروشی دیدم بهتر بود یه سر بزنم
+ ببخشید مشکلی نیست یکم دیر بشه می‌خوام برم به اون مغازه سر بزنم
¥باشه چشم‌
رفتم اونور خیابون نگا لوازم آرایشی میکردم واقعا قشنگ بودن رفتم سمت رژا که یه رژ لب صورتی رنگ برداشتم
§سلیقه خوبی دارین این رژ به لباتون و رنگ صورتتون واقعا میاد
+ اوه‌ واقعا؟
§بله‌ میتونید امتحانش کنین
+ عاا مرسی باشه
امتحانش کردم و واقعا بهم میومد برای همین گرفتمش و اومدم بیرون رفتم تو کافه قهوه رئیس گرفتم برگشتم شرکت رفتم توی دفترش قهوه گذاشتم رو میز
_ ممنون
+ خواهش میکنم
_ این بیشتر بهت میاد
+ چی عا ممنون
تعظیم کردم و از دفترش رفتم بیرون قلبم تند تند میزد آخه برای چی ذوق کردم ایشش دختره دیونه رفتم سر کارم تلفن کنار دستم زنگ خورد
+ بله ؟
_ جلسه امروزم کنسل کن می‌خوام برم خونه
+ چشم‌ قربان ولی ؟
_ همینی که گفتم بگو مشکلی پیش اومد
+ چشم
تلفن گذاشتم جاش بعد از چند دقیقه از دفترش اومد بیرون
از جام بلند شدم تعظیم کردم
_ خدانگهدار
سوار آسانسور شد رفت
+ آخه چرا آنقدر زود رفت یکم استرسی میزد عجیبه هممم بیخیال به من چه
بعد ازظهر بود که ..........
شرمنده دیر پارت بعد گذاشتم 🖤🤏🏻🥲 قول میدم زود به زود بزارم
دیدگاه ها (۴)

Mr boss part 5

Mr boss part 6

Van Gogh part 13 پارت آخر

van Gogh part 12

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟒عشق مافیاویو بورام ساعت 8:30 از تخت اومدم بیرون یه دوش...

نفرین شیرین. پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط