پارت زندگی جونگمه

پارت ۸۴ زندگی جونگمه
جونگمه:همیشه دوسم داشته باش🥲
کوک:هع
جونگمه:چیه نکنه ازم بدت میاد😬
کوک:مگه میشه من تورو یه لحظه هم دوست نداشته باشم
جونگمه:شاید😶‍🌫️
کوک:یاااااه میخوای بمیری😡
جونگمه:وا چرا😳
کوک:چرا از این حرفا میزنی
جونگمه:هی سکتم دادی😒
صدای ماشین اومد
اومد جلوتر دیدن تهیونگِ
تهیونگ از ماشین اومد بیرون گفت:جونگمه شی!😱
جونگمه:اُ،تهیونگ شی از اینورا
تهیونگ:حالت خوبه😨
جونگمه:ایم
تهیونگ دوید سمت جونگمه از دستای جونگمه گرفت
به اینورو اونور جونگمه نگاه کرد
جونگمه تهیونگ رو بغل کرد
جونگمه:چرا اینهمه نگرانم میشی🥲
تهیونگ:چون تو بهترین رفیقمی
کوک:هعی دوست پسرش اینجا وایستاده ها دل میدید قلوه میگیرید
تهیونگ:آیگو من از خواهرم هم جونگمه رو بیشتر دوست دارم
جونگمه:بیاید بریم تو سرده🥶
جونگمه و پسرا رفتن تو
داشتن صبحونه میخوردن
تهیونگ:جونگمه تو نمیخوای ازدواج کنی؟
کوک و جونگمه باهم هم زمان گفتن:بله😳
تهیونگ:چیه خب هر دختری باید از یه زمانی به بعد ازدواج کنه
جونگمه:برو بابا حوصله داریا
جونگمه پاشد رفت آماده شه بره سر کار
کوک، جونگمه رو رسوند سر کار خودش هم با تهیونگ رفت کمپانی
کوک:تهیونگ 😠اون مزخرفا چی بود میگفتی میخوای جونگمه رو از من بگیری😤
تهیونگ:نه،میخواستم جونگمه رو مال خودت کنم
کوک:چی!
تهیونگ:شما چرا باهم ازدواج نمیکنید؟
کوک:هع چرت میگیا جونگمه هیچ تاحالا درمورد ازدواج صحبتی نکرده
تهیونگ:ول کن تو به نظر خودت بچسب
کوک:من دلم میخواد ولی مطمعنم جونگمه هیچ وقت قبول نمیکنه
تهیونگ:من درستش میکنم
دیدگاه ها (۲۰)

پارت ۸۵ زندگی جونگمه تقریبا شب شده بودکوک داشت میرفت دنبال ج...

پارت ۸۶ زندگی جونگمهتهیونگ:درمورد ازدواج و عاشق شدن به دخترا...

پارت ۸۳زندگی جونگمهصبح شدجونگمه چشاش رو باز کردودیدنور خورشی...

پارت 82 زندگی جونگمه کوک:نکنه!تهیونگ:چی؟کوک:همون پسرای تو کا...

کیوت ولی خشن پارت ۱۶خیلی مشکوک بود ولی نمیتونستی دوباره ازش ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط