Monarchy part : 7
آنها مرا به راهروی دیگری بردند که دری دیگر از آشپزخانه است
^ اینجا اتاق های خدمتکاران است
این یک راهرو است که هر طرف آن 10 در دارد. متوجه شدم هر دری دارای پلاکی با نام شخصی است که آن را در اختیار دارد
پشت دری با پلاک خالی توقف میکنیم
@ این اتاق توست
آگنزیا در حالی که کلیدی را بیرون می آورد و در را باز می کند می گوید وارد یک اتاق کوچک میشویم یک تخت در گوشه و یک سینه در پای تخت قرار دارد کنار تخت یک میز با حوض آب با پارچه قرار دارد یک پنجره کوچک نیز وجود داشت که به باغ ها نگاه میکرد
@ حالا که اتاقت را دیدی بیا تو را بشویم آره؟
آنها شروع به هدایت من به قسمت دیگری از محله خدمتکاران کردند. این یک دستشویی بود با لوله های چوبی و پارچه ای پر از آب لباس هایم را در میآورم و داخل آب گرم میشورم
وارد آب میشم و اجازه دادم آرامم کند ناگهان احساس میکنم آب روی سرم میریزد. آگنزیا و آنگولا شروع به شستن کل کثیفی و کثیفی از من و موهایم میکنند
بعد از تمیز کردن مرا به اتاقم بردند تا لباس بپوشم. آنگولا در حالی که لباس خدمتکار جدیدم را به من نشان میدهد می گوید
^ این همان چیزی است که میپوشی
یک نیم تنه مشکی و قرمز با یک دامن بلند مشکی و یک زیر پیراهن آستین کوتاه سفید بود
متوجه شدم با لباسی که آنگولا و آگنزیا پوشیده بودند متفاوت بود
چرا متفاوت است؟ می پرسم
آگنولا پاسخ داد : ^ شما باید از نزدیک با اعلیحضرت کار کنید او نمی خواهد هیچ یک از خدمتکارانش که در معرض دید عموم هستند مانند هر خدمتکار قیچی به نظر برسند شما باید برای خانواده خدمتکار او و او افتخار ایجاد کنید
سرم را تکان دادم و از اینکه قرار است به اعليحضرت و همچنین دیگر بزرگواران نزدیک شوم، عصبی شدم
آنها به من کمک کردند تا لباس رو بپوشم آگنزیا شروع به بستن کرست از پشت کرد و نخ را از جلو کشید و باعث شد هوا نفس بکشم. احساس میکردم نمیتوانم نفس بکشم مگر اینکه بخواهم کرستم را ترک کنم هنگامی که همه چیز گره خورده و صاف شد آگنزیا شروع به نشان دادن من در اطراف قلعه کرد
آگنزیا در حالی که من را در سالن میبرد گفت : @ آشپزخانه و محل خدمتکار را دیدی
در چوبی بزرگی با دستگیره های آهنی توقف میکنیم هر کدام یک دسته را میگیریم و میکشیم وارد اتاقی بزرگ با 2 میز بلند میشویم که به نظر می رسد 30 نفر را در خود جای دهد
@ این تالار بزرگ است پادشاه زمانی که مهمانی دارد از این اتاق استفاده میکند که به احتمال زیاد زمانی که دوستش مارکو آراگون برای بازدید میآيد
های گایز اینم از پارت هدیه 🎁 لایک و کامنت بزارید حمایت کنید یادتون نره
^ اینجا اتاق های خدمتکاران است
این یک راهرو است که هر طرف آن 10 در دارد. متوجه شدم هر دری دارای پلاکی با نام شخصی است که آن را در اختیار دارد
پشت دری با پلاک خالی توقف میکنیم
@ این اتاق توست
آگنزیا در حالی که کلیدی را بیرون می آورد و در را باز می کند می گوید وارد یک اتاق کوچک میشویم یک تخت در گوشه و یک سینه در پای تخت قرار دارد کنار تخت یک میز با حوض آب با پارچه قرار دارد یک پنجره کوچک نیز وجود داشت که به باغ ها نگاه میکرد
@ حالا که اتاقت را دیدی بیا تو را بشویم آره؟
آنها شروع به هدایت من به قسمت دیگری از محله خدمتکاران کردند. این یک دستشویی بود با لوله های چوبی و پارچه ای پر از آب لباس هایم را در میآورم و داخل آب گرم میشورم
وارد آب میشم و اجازه دادم آرامم کند ناگهان احساس میکنم آب روی سرم میریزد. آگنزیا و آنگولا شروع به شستن کل کثیفی و کثیفی از من و موهایم میکنند
بعد از تمیز کردن مرا به اتاقم بردند تا لباس بپوشم. آنگولا در حالی که لباس خدمتکار جدیدم را به من نشان میدهد می گوید
^ این همان چیزی است که میپوشی
یک نیم تنه مشکی و قرمز با یک دامن بلند مشکی و یک زیر پیراهن آستین کوتاه سفید بود
متوجه شدم با لباسی که آنگولا و آگنزیا پوشیده بودند متفاوت بود
چرا متفاوت است؟ می پرسم
آگنولا پاسخ داد : ^ شما باید از نزدیک با اعلیحضرت کار کنید او نمی خواهد هیچ یک از خدمتکارانش که در معرض دید عموم هستند مانند هر خدمتکار قیچی به نظر برسند شما باید برای خانواده خدمتکار او و او افتخار ایجاد کنید
سرم را تکان دادم و از اینکه قرار است به اعليحضرت و همچنین دیگر بزرگواران نزدیک شوم، عصبی شدم
آنها به من کمک کردند تا لباس رو بپوشم آگنزیا شروع به بستن کرست از پشت کرد و نخ را از جلو کشید و باعث شد هوا نفس بکشم. احساس میکردم نمیتوانم نفس بکشم مگر اینکه بخواهم کرستم را ترک کنم هنگامی که همه چیز گره خورده و صاف شد آگنزیا شروع به نشان دادن من در اطراف قلعه کرد
آگنزیا در حالی که من را در سالن میبرد گفت : @ آشپزخانه و محل خدمتکار را دیدی
در چوبی بزرگی با دستگیره های آهنی توقف میکنیم هر کدام یک دسته را میگیریم و میکشیم وارد اتاقی بزرگ با 2 میز بلند میشویم که به نظر می رسد 30 نفر را در خود جای دهد
@ این تالار بزرگ است پادشاه زمانی که مهمانی دارد از این اتاق استفاده میکند که به احتمال زیاد زمانی که دوستش مارکو آراگون برای بازدید میآيد
های گایز اینم از پارت هدیه 🎁 لایک و کامنت بزارید حمایت کنید یادتون نره
- ۱۲.۹k
- ۰۴ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط