فصل دو من هفت تا ددی دارم
#part_77
نامجون:ماروین لطفا الان میاریم غذا رو یکم ساکت باش
_باشه
کوک با دهن باز نگام کرد که آبرویی بالا انداختم و گفتم: جذبه نداری پاپا
خواست فوش بده که یهو چشاش گرد شد و گفت:چی گفتییی.؟! چی گفتی.؟!
_گفتم جذبه نداری
کوک: نه بعدش
_همینو گفتم
کوک : نهههه گفتی پاپا گفتی پاپا گفتییی
_نوچ نگفتم
کوک: گفتی گفتی گفتیییی
_نهههه نگفتم
کوک: گفتی گفتی پاپا پاپا
خواستم ادامه بدم اما با دیدن غذا چیزی نگفتم و با نهایت سرعت شروع کردم خوردن
کوک: عوضی ولی گفتی
لبخندی زدم و سرم رو با غذا مشغول کردم قصد داشتم امروز بهشون بگم بابا و یهو از دهنم در رفت
#anil نویسنده
@dady_2021
نامجون:ماروین لطفا الان میاریم غذا رو یکم ساکت باش
_باشه
کوک با دهن باز نگام کرد که آبرویی بالا انداختم و گفتم: جذبه نداری پاپا
خواست فوش بده که یهو چشاش گرد شد و گفت:چی گفتییی.؟! چی گفتی.؟!
_گفتم جذبه نداری
کوک: نه بعدش
_همینو گفتم
کوک : نهههه گفتی پاپا گفتی پاپا گفتییی
_نوچ نگفتم
کوک: گفتی گفتی گفتیییی
_نهههه نگفتم
کوک: گفتی گفتی پاپا پاپا
خواستم ادامه بدم اما با دیدن غذا چیزی نگفتم و با نهایت سرعت شروع کردم خوردن
کوک: عوضی ولی گفتی
لبخندی زدم و سرم رو با غذا مشغول کردم قصد داشتم امروز بهشون بگم بابا و یهو از دهنم در رفت
#anil نویسنده
@dady_2021
۱۶.۸k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.