پارت³²
پارت³²
#ویو یونگی
داشتیم میرقصیدم که جیمین خسته شد
_ خسته شدم دیگه بسته
باشه بشینیم
_ صبر کن
£ من چقدر خوشحالم چقدر زندگیم خوبهههه
_ جونگکوک بیا بریم
£ نیمیخوااااام
که به زور جونگکوک و تهیونک رو از بار کشیدیم بیرون
براشون به تاکسی گرفتیم و فرستادیمشون هتل
خودمون نریم باهاشون؟
_ میخوام قدم بزنم هوا خیلی خوبه
باشه
داشتیم با جیمین قدم میزدیم که نم نم بارون اومد
بدو بریم
_ نمیخوام من بارون رو دوست دارم
من خوشم نمیاد خیس شم
_ بخاطر منم خیس نمیشی؟
جیمین باشه
با همون نفرتی که نسبت به بارون داشتم با جیمین قدم زدم که جیمین دوید
_ بدو یونگی
چرا
_ بیا خوش بگذرونیم بدو دیگه
چون دیر وقت بود تو خیابون هیشکی نبود و جیمین بلند بلند میخندید منم با خنده هایش و شادیاش باهاش دویدم و خندیدم آمدم جیمین رو اذیت کنم از کمرش گرفتم و که افتادیم زمین
_ این چه کاری بود آخه؟( خنده)
ببخشید پاشو
_(خنده)
دستشو گرفتم و بلندش کردم موهاش خیس شده بود که کمرش و گرفتم و بوسش کردم اونم دستاشو دور گردنم حلقه کرد و همراهی کرد
_ دوست دارم
منم
که یه ماشین مشکی با ویراج جلومون وایساد
¢ پس بادیگاردت دوست پسرت بود ؟
_ میوا اینجا چه گوهی میخوری ؟
¢ وقتی موهات خیس میشه خیلی سکسی میشیا
رفتم جلو جیمین وایسادم که چند نفر گنده تر از خودم ریختن سرم به حیمن گفتم فرار کنه ولی فرار نکرد
جیمین فرار کن بدوو
_ نه نمیرم
جیمین لج نکن بروووو
خواست که بره ولی میوا گرفتتش و سوار ماشینش کرد اونایی که رو سرم ریخته بودن هم سریع سوال شدن و رفتن
جیمین(داد) حرومزادهههههههه(داد)
من الان چیکار کنم با تمام سرعت رفتم هتل اتاق تهیونگ و جونگکوک که دیدم دارن سکس میکنن
£ یا ابلفض(داد)
که تهیونگ رو جونگکوک پتو کشید
√ چی میخوای؟ مجبور بودی الان بیای؟
جیمین
√ جیمین؟ جیمین کو؟
میوا بردنش کمکم کنی تروخدا
£ چییی؟
هردوشون سریع لباس پوشیدن و ازم توضیح خواستن منم همه چیو بهشون توضیح دادم
√ وای وای وای
£ الان چیکار کنیم ما؟(بغض)
√ هی کوک گریه نکن نجاتش میدیم
£ چجوری آخه میدونید کجاس ؟
من پلاکشو یادمه
√ بگو
پلاکو بهشون گفتم و تهیونگ رفت تو لب تاپش و حتی بهمون نگفت میخواد چیکار کنه
#ویو جیمین
_ حرومزاده ولم کن
¢ هیسسسسسس
_ بهم دست نزن عوضی
¢ خیلی خوبن لامصب ( دست میکشید رو لبای جیمین)
_ حروم لقمه مادر به خطا دست نزن بهم
اینو که گفتم یکی زد تو سرم و بیهوش شدم و هیچی نفهمیدم
#ویو یونگی
داشتیم میرقصیدم که جیمین خسته شد
_ خسته شدم دیگه بسته
باشه بشینیم
_ صبر کن
£ من چقدر خوشحالم چقدر زندگیم خوبهههه
_ جونگکوک بیا بریم
£ نیمیخوااااام
که به زور جونگکوک و تهیونک رو از بار کشیدیم بیرون
براشون به تاکسی گرفتیم و فرستادیمشون هتل
خودمون نریم باهاشون؟
_ میخوام قدم بزنم هوا خیلی خوبه
باشه
داشتیم با جیمین قدم میزدیم که نم نم بارون اومد
بدو بریم
_ نمیخوام من بارون رو دوست دارم
من خوشم نمیاد خیس شم
_ بخاطر منم خیس نمیشی؟
جیمین باشه
با همون نفرتی که نسبت به بارون داشتم با جیمین قدم زدم که جیمین دوید
_ بدو یونگی
چرا
_ بیا خوش بگذرونیم بدو دیگه
چون دیر وقت بود تو خیابون هیشکی نبود و جیمین بلند بلند میخندید منم با خنده هایش و شادیاش باهاش دویدم و خندیدم آمدم جیمین رو اذیت کنم از کمرش گرفتم و که افتادیم زمین
_ این چه کاری بود آخه؟( خنده)
ببخشید پاشو
_(خنده)
دستشو گرفتم و بلندش کردم موهاش خیس شده بود که کمرش و گرفتم و بوسش کردم اونم دستاشو دور گردنم حلقه کرد و همراهی کرد
_ دوست دارم
منم
که یه ماشین مشکی با ویراج جلومون وایساد
¢ پس بادیگاردت دوست پسرت بود ؟
_ میوا اینجا چه گوهی میخوری ؟
¢ وقتی موهات خیس میشه خیلی سکسی میشیا
رفتم جلو جیمین وایسادم که چند نفر گنده تر از خودم ریختن سرم به حیمن گفتم فرار کنه ولی فرار نکرد
جیمین فرار کن بدوو
_ نه نمیرم
جیمین لج نکن بروووو
خواست که بره ولی میوا گرفتتش و سوار ماشینش کرد اونایی که رو سرم ریخته بودن هم سریع سوال شدن و رفتن
جیمین(داد) حرومزادهههههههه(داد)
من الان چیکار کنم با تمام سرعت رفتم هتل اتاق تهیونگ و جونگکوک که دیدم دارن سکس میکنن
£ یا ابلفض(داد)
که تهیونگ رو جونگکوک پتو کشید
√ چی میخوای؟ مجبور بودی الان بیای؟
جیمین
√ جیمین؟ جیمین کو؟
میوا بردنش کمکم کنی تروخدا
£ چییی؟
هردوشون سریع لباس پوشیدن و ازم توضیح خواستن منم همه چیو بهشون توضیح دادم
√ وای وای وای
£ الان چیکار کنیم ما؟(بغض)
√ هی کوک گریه نکن نجاتش میدیم
£ چجوری آخه میدونید کجاس ؟
من پلاکشو یادمه
√ بگو
پلاکو بهشون گفتم و تهیونگ رفت تو لب تاپش و حتی بهمون نگفت میخواد چیکار کنه
#ویو جیمین
_ حرومزاده ولم کن
¢ هیسسسسسس
_ بهم دست نزن عوضی
¢ خیلی خوبن لامصب ( دست میکشید رو لبای جیمین)
_ حروم لقمه مادر به خطا دست نزن بهم
اینو که گفتم یکی زد تو سرم و بیهوش شدم و هیچی نفهمیدم
۵.۷k
۲۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.