سیاه و سفید pt۱۵
سیاه و سفید pt۱۵
بعد از چند مین صبحونه درست شد آن کوک رو صدا کرد تا بیاد و از صبحونه ای که درست کرده بود به اجوما هم داد
-درست کردی
+اره بیا بخور ببین خوب شده
کوک یه تیکه از نون تست که با تخم مرغ درست شده بود و یکم هم توش پنیر داشت خورد
-امممم....خوبه فکر نمیکردم دست پختت خوب باشه
+🙂
-خودت نمیخوری
+نه نمیتونم
-بیا بشین شاید تونستی
+کوک خودت که میدونی اگه بخورم چی میشه
-اوکی پس امروز میریم دکتر
+چی؟چه ربطی داشت؟
-تا بفهمیم برا چی نمیتونی غذا بخوری
+جونکوک تو میدونی از دکتر خو...
-میدونم ولی میایی دفعه قبل نیومدی ولی این بار دیگه نمیتونی نیایی
+اوفف
همینطوری داشتن بحث میکردن که گوشیه آت زنگ خورد جونگ مین بود
=سلام قشنگم خوبی
+سلام جونگ ممنون،چیزی شده؟
=میتونم ببینمت؟
+اتفاقی افتاده؟
=نه باید راجب چیزی باهات حرف بزنم
+خب بیا خونه کوک
=باشه میبینمت
-چی شده؟
+نمیدونم
بعد از چند مین جونگ مین اومد از خوب بودن حال آت مطمئن شد و شروع کرد به صحبت
بعد از چند مین صبحونه درست شد آن کوک رو صدا کرد تا بیاد و از صبحونه ای که درست کرده بود به اجوما هم داد
-درست کردی
+اره بیا بخور ببین خوب شده
کوک یه تیکه از نون تست که با تخم مرغ درست شده بود و یکم هم توش پنیر داشت خورد
-امممم....خوبه فکر نمیکردم دست پختت خوب باشه
+🙂
-خودت نمیخوری
+نه نمیتونم
-بیا بشین شاید تونستی
+کوک خودت که میدونی اگه بخورم چی میشه
-اوکی پس امروز میریم دکتر
+چی؟چه ربطی داشت؟
-تا بفهمیم برا چی نمیتونی غذا بخوری
+جونکوک تو میدونی از دکتر خو...
-میدونم ولی میایی دفعه قبل نیومدی ولی این بار دیگه نمیتونی نیایی
+اوفف
همینطوری داشتن بحث میکردن که گوشیه آت زنگ خورد جونگ مین بود
=سلام قشنگم خوبی
+سلام جونگ ممنون،چیزی شده؟
=میتونم ببینمت؟
+اتفاقی افتاده؟
=نه باید راجب چیزی باهات حرف بزنم
+خب بیا خونه کوک
=باشه میبینمت
-چی شده؟
+نمیدونم
بعد از چند مین جونگ مین اومد از خوب بودن حال آت مطمئن شد و شروع کرد به صحبت
۸.۱k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.