همسایه های خشن من ۹
همسایه های خشن من ۹
ویو ات
رفتن سوار ماشین شدن بهتره منم پشت سر شون برام یواش در پنجره رو باز کردم وای چقدر بلنده
یه کمر بند برداشتم و از لوله آمدم پایین و از دیوار پشت حیاط بالا رفتم پشت دیوار پر از آدور های بلند بود فکر اینجا رو نکردم باشه ات خون سرد باش و بپر پریدم پایین
+آخ
تمام پام پر از آدور شده و زخمی ولی مجبور بودم فرار کنم
داشتم می دویدم که یه خونه دیدم و خواستم برم داخل که فهمیدم داره بایکی حرف میزنه انگار دنبال یه نفر میگشتن نکنه فهمیدن
بهتره زود از این مکان دور بشم
ویو کوک
با پسرا رفتیم بار چند تا دختر هی خودشونو به من نزدیک میکردن که بادیگارد زنگ زد و گفت که ات فرار کرده لعنتی
_پسرا ات فرار کرد
نامی :چی شد
جیمین: پس تا دور نشده بریم
+
وای پام درد میکنه خیلی گشنمه از صبح چیزی نخوردم
بهتره یه جایی پناه ببرم
وای این این ماشین کوکه
سریع دودم پشت یه ماشین ای تف تو شانس انگار دیدنم نه رد خون
_
داشتیم برمیگشتیم که یه دخترو دیدیم که از فاصله دور سریع قایم شد
_پسرا واستید ببینم اته
جین: باش
+نه آمد
_ بله خودشه
_سلام خانم کوچولو
+س. سلام
_بیا بریم که باهات کار دارم
ویو ات داخل خونه
منو برد سمت یه اتاق
+هه میخوای شلاق بزنی
_
اه لعنتی عصبیم کرد چرا نمی ترسه
+هوی با توهم
_نه بدتر از اون
به دوتا از بادیگارد ها گفتم که بهش تج.او.ز کنن
جیمین: کوک خیلی زیاد رویه
_بهتره خوب تنبیه بشه ماهم از توی این دوربین ها خوب نگاه میکنیم
ویو ات
چند تا بادیگارد آمدن توی اتاق
داشتن لباس ها شونو در می اوردن
+ چکار میکنی
/اوه بیب قرار امشب تا صبح حال کنیم
بچها پارت بعد قراره خیلی خوب بشه
#سناریو#وانشات #اسمات#کوک
ویو ات
رفتن سوار ماشین شدن بهتره منم پشت سر شون برام یواش در پنجره رو باز کردم وای چقدر بلنده
یه کمر بند برداشتم و از لوله آمدم پایین و از دیوار پشت حیاط بالا رفتم پشت دیوار پر از آدور های بلند بود فکر اینجا رو نکردم باشه ات خون سرد باش و بپر پریدم پایین
+آخ
تمام پام پر از آدور شده و زخمی ولی مجبور بودم فرار کنم
داشتم می دویدم که یه خونه دیدم و خواستم برم داخل که فهمیدم داره بایکی حرف میزنه انگار دنبال یه نفر میگشتن نکنه فهمیدن
بهتره زود از این مکان دور بشم
ویو کوک
با پسرا رفتیم بار چند تا دختر هی خودشونو به من نزدیک میکردن که بادیگارد زنگ زد و گفت که ات فرار کرده لعنتی
_پسرا ات فرار کرد
نامی :چی شد
جیمین: پس تا دور نشده بریم
+
وای پام درد میکنه خیلی گشنمه از صبح چیزی نخوردم
بهتره یه جایی پناه ببرم
وای این این ماشین کوکه
سریع دودم پشت یه ماشین ای تف تو شانس انگار دیدنم نه رد خون
_
داشتیم برمیگشتیم که یه دخترو دیدیم که از فاصله دور سریع قایم شد
_پسرا واستید ببینم اته
جین: باش
+نه آمد
_ بله خودشه
_سلام خانم کوچولو
+س. سلام
_بیا بریم که باهات کار دارم
ویو ات داخل خونه
منو برد سمت یه اتاق
+هه میخوای شلاق بزنی
_
اه لعنتی عصبیم کرد چرا نمی ترسه
+هوی با توهم
_نه بدتر از اون
به دوتا از بادیگارد ها گفتم که بهش تج.او.ز کنن
جیمین: کوک خیلی زیاد رویه
_بهتره خوب تنبیه بشه ماهم از توی این دوربین ها خوب نگاه میکنیم
ویو ات
چند تا بادیگارد آمدن توی اتاق
داشتن لباس ها شونو در می اوردن
+ چکار میکنی
/اوه بیب قرار امشب تا صبح حال کنیم
بچها پارت بعد قراره خیلی خوب بشه
#سناریو#وانشات #اسمات#کوک
۱۵.۹k
۱۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.