پارت ۴۵
پارت ۴۵
پایان فلش بک *
موقعیت : یونگی همه رو از اون خونه خارج کرده *
یونگی به جین و ژاکلین دستگاه اکسیژن وصل کرده بود همیشه از این جور چیزا با خودش نمیورد اما خب ته اینا رو تو موتورش جاسازی کرده بود بعدا باهاش صحبت کوتاهی داشت بعد اینکه مطمعن شد حال ژاکلین و جین خوبه اروم کنار فندوقش که کل مدت بهش زل زده بود نشست و به درخت تکیه داد لبخند تلخی زد مثل همون لحظه ی مزخرف بود همون روز اما براش مهم نبود چون اینبار فندقش پیشش بود و نمیتونست بره هوپی بالاخره لب باز کرد تا حرف بزنه
♤ چرا ؟
یونگی به هوپی زل زد
♤ چرا نجاتم دادی وقتی اون کارو باهات کر....
♧ دوست دارم فقط به این دلیل
♤ اما ....من ردت کردم
♧ اره ولی پشیمونی میدونم وگرنه پیشی صدام نمیزدی با این ابهتم
♤ ابهتت ؟ پس چرا من نمیبینمش؟
♧ یااا من با یه انفجار عظیم وارد شدم
♤ تو جینو وقتی با ماهیتابه میاد ببین هرچی ابهت دیدی میپره
همون لحظه یونگی و هوپی زدن زیر خنده درسته اون روز هوپی خیلی چیزا رو اشتباه دید و از عماق قلبش میخواست غلط باشن اما هنوزم یونگی رو دوست داشت و جونشم واسش میداد یهو حس گرمایی رو و بعد خیسی رو روی شونه هاش حس کرد یونگی داشت گریه میکرد؟
♧ دلم برات یه ذره شده بود یه ذره
هدپی با همین کلمه دوباره اتیش عشقش به دست همون فرد که خاموشش کرده بود روشن شد دوباره:)
جین با لبخند بهشون زل زده بود و برای هدپی خوشحال بود از یونگی خیلی چیزا میدونست حتی خیانتش رو ....اما اینجا یه نفر از برگشتن یونگی راضی نبود " ژاکلین"
.........
خونه جرد *
کاترین دوباره به کمد برخورد کرد و ترک دیگه ای زیر پاش توی دسشویی ایجاد شد ولی خب خوشبختانه جرد خسته بود پس کاترین میتونست یه ذره راحت تر تحملش کنه در همین حین کوک روی جکسون بود و بهش زل زده بود
_ حرف اخرت؟
~ مطمعنی این آخرین حرفه؟
_ با عماق وجودم مطم......
با پایین اومدن خونه ی بالا سرشون و افتادن دو فرد روی تخت جکسون از فرست استفاده کرد و با هل دادن کوک رفت کوک خواست بلند شه و بره دنبالش اما با شنیدن صدای دختر متوقف شد
+ ص...صبر کن تنهام نزار
کاترین باورش نمیشد داره از قاتلش طلب کمک میکنه در همین حین جرد بلند شد و شروع به خفه کردن کاترین کرد کوک زیر پاش رو نگاه کرد سیم ویولن؟ وااات با این اون آدم رو که مثل غوله میخواد بکشه ؟ کاترین با زدن به جای حساس جرد جاش رو با جرد عوض کرد
+ میشه اسلحم رو بدی ؟
_ اینو ؟ مطمعنی چاقو نمیخوای ؟
+ نه همونو میخوام
کوک با حالت وات ده فاکی به کاترین زل زد که جرد کاترین رو بلند کرد و سمت کوک پرت کرد البته کوک به سرعت گرفتش
_ معلومه اولین قربانیته
+ خفه شو
کوک به ماسک کاترین زل زد
پایان فلش بک *
موقعیت : یونگی همه رو از اون خونه خارج کرده *
یونگی به جین و ژاکلین دستگاه اکسیژن وصل کرده بود همیشه از این جور چیزا با خودش نمیورد اما خب ته اینا رو تو موتورش جاسازی کرده بود بعدا باهاش صحبت کوتاهی داشت بعد اینکه مطمعن شد حال ژاکلین و جین خوبه اروم کنار فندوقش که کل مدت بهش زل زده بود نشست و به درخت تکیه داد لبخند تلخی زد مثل همون لحظه ی مزخرف بود همون روز اما براش مهم نبود چون اینبار فندقش پیشش بود و نمیتونست بره هوپی بالاخره لب باز کرد تا حرف بزنه
♤ چرا ؟
یونگی به هوپی زل زد
♤ چرا نجاتم دادی وقتی اون کارو باهات کر....
♧ دوست دارم فقط به این دلیل
♤ اما ....من ردت کردم
♧ اره ولی پشیمونی میدونم وگرنه پیشی صدام نمیزدی با این ابهتم
♤ ابهتت ؟ پس چرا من نمیبینمش؟
♧ یااا من با یه انفجار عظیم وارد شدم
♤ تو جینو وقتی با ماهیتابه میاد ببین هرچی ابهت دیدی میپره
همون لحظه یونگی و هوپی زدن زیر خنده درسته اون روز هوپی خیلی چیزا رو اشتباه دید و از عماق قلبش میخواست غلط باشن اما هنوزم یونگی رو دوست داشت و جونشم واسش میداد یهو حس گرمایی رو و بعد خیسی رو روی شونه هاش حس کرد یونگی داشت گریه میکرد؟
♧ دلم برات یه ذره شده بود یه ذره
هدپی با همین کلمه دوباره اتیش عشقش به دست همون فرد که خاموشش کرده بود روشن شد دوباره:)
جین با لبخند بهشون زل زده بود و برای هدپی خوشحال بود از یونگی خیلی چیزا میدونست حتی خیانتش رو ....اما اینجا یه نفر از برگشتن یونگی راضی نبود " ژاکلین"
.........
خونه جرد *
کاترین دوباره به کمد برخورد کرد و ترک دیگه ای زیر پاش توی دسشویی ایجاد شد ولی خب خوشبختانه جرد خسته بود پس کاترین میتونست یه ذره راحت تر تحملش کنه در همین حین کوک روی جکسون بود و بهش زل زده بود
_ حرف اخرت؟
~ مطمعنی این آخرین حرفه؟
_ با عماق وجودم مطم......
با پایین اومدن خونه ی بالا سرشون و افتادن دو فرد روی تخت جکسون از فرست استفاده کرد و با هل دادن کوک رفت کوک خواست بلند شه و بره دنبالش اما با شنیدن صدای دختر متوقف شد
+ ص...صبر کن تنهام نزار
کاترین باورش نمیشد داره از قاتلش طلب کمک میکنه در همین حین جرد بلند شد و شروع به خفه کردن کاترین کرد کوک زیر پاش رو نگاه کرد سیم ویولن؟ وااات با این اون آدم رو که مثل غوله میخواد بکشه ؟ کاترین با زدن به جای حساس جرد جاش رو با جرد عوض کرد
+ میشه اسلحم رو بدی ؟
_ اینو ؟ مطمعنی چاقو نمیخوای ؟
+ نه همونو میخوام
کوک با حالت وات ده فاکی به کاترین زل زد که جرد کاترین رو بلند کرد و سمت کوک پرت کرد البته کوک به سرعت گرفتش
_ معلومه اولین قربانیته
+ خفه شو
کوک به ماسک کاترین زل زد
۶.۱k
۲۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.