پارت هشتاد هشت غریبه آشنا
#پارت_هشتاد_هشت #غریبه_آشنا
ئونسو
رفتم تو اتاق دی او،داشت موهاشو سشوار میکشیدجاخورد...سشوار رو خاموش کرد
دی او:باز چی شد شیطون کوچولو
+هیچی اوپا
-از کی فرار میکردی پس
چانیول اومد پشت در،در زد
چانیول:بیا بیرون ئونسو
در رو قفل کردم
دی او:پس چانیول دنبالته بیا اینجا بشین نفست جا بیاد
چانیول همینجوری پشت در بود صدا میکرد بکهیون هم هی داد میزدد که ببرتش از پشت در باهم میخندیدن
دی او:بچه هااا برید خودم میارمش
بکهیون:چی چی رو میارمش بیاریش که این میزنتش
چانیول:نه بیارش بیارش کارش دارم
دی او:خیلی خب
اومد نشست پیشم
دی او:اول این موهارو از تو صورتت جمع کن
ئونسو:تو چه مشکلی با مو داری
دی او:حالا هرچی بگو ببینم چه بلایی سرش آوردی
ئونسو:خو آخه گفتم بهت که تانیا و دونگهه دارن میان اینم از خواب بیدار نمیشد منم یه مقدار کمی آب ریختم روش
خندید
دی او:میشه بپرسم دقیقا چه مقدار
ئونسو:کم
دی او:کم یعنی چقد
ئونسو:باور کن من میخواستم یه لیوان بریزم اوپا سهون گفت پارچ
دی او:پس حق داره
ئونسو:نه خیرشم اصلن حق نداره،اوپا بیا بریم بیرون میخوام برم پیش بکهیون خوو
دی او:بلند شو وروجک بلند شو بیا بریم
در رو باز کرد
دی او:خب برو
ئونسو: نه اوپا تو اول برو
دی او:از دست شما
دی او رفت بیرون منم رفتم پشت سرش،بکهیون و چانیول توی اتاقشون بودن،کی گفت اینا یه اتاق داشته باشن اه
دی او:برو تو اتاق خودت منم میرم بکهیون رو میگم بیاد پیشت چانیول هم فک کنم آروم شده
یونسو:چشم، مرسی اوپا
رفتم تو اتاقم ایستادم جلو آینه،یکم نرم کننده زدم به صورتم و دستام...بکهیون اومد تو اتاق ایستاد پشت سرم دستاشو از پشت گذاشت رو میز
-خانم وروجک من چطوره
+وای بکهیون نمیدونی چه کیفی میده اذیتش کنی
-میدونم تجربشو دارم
+آخی بیچاره اوپا چانیول
برس رو از رو میز براشت و موهامو مرتب کنه
+مرسی خودم انجامش میدم
-نه خودم دوست دارم
+باشه
از پشت ک مرتبشون کرد بر گردوندم جعبه گیر سر هامو باز کرد یه گیره سر انتخاب کرد زد کنار موهام...یکم نگام کرد
-خوب شدددد،البته خوب بود،بهتر شد
+مرسییییی
کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
#exo #Gharibeh_ashena
ئونسو
رفتم تو اتاق دی او،داشت موهاشو سشوار میکشیدجاخورد...سشوار رو خاموش کرد
دی او:باز چی شد شیطون کوچولو
+هیچی اوپا
-از کی فرار میکردی پس
چانیول اومد پشت در،در زد
چانیول:بیا بیرون ئونسو
در رو قفل کردم
دی او:پس چانیول دنبالته بیا اینجا بشین نفست جا بیاد
چانیول همینجوری پشت در بود صدا میکرد بکهیون هم هی داد میزدد که ببرتش از پشت در باهم میخندیدن
دی او:بچه هااا برید خودم میارمش
بکهیون:چی چی رو میارمش بیاریش که این میزنتش
چانیول:نه بیارش بیارش کارش دارم
دی او:خیلی خب
اومد نشست پیشم
دی او:اول این موهارو از تو صورتت جمع کن
ئونسو:تو چه مشکلی با مو داری
دی او:حالا هرچی بگو ببینم چه بلایی سرش آوردی
ئونسو:خو آخه گفتم بهت که تانیا و دونگهه دارن میان اینم از خواب بیدار نمیشد منم یه مقدار کمی آب ریختم روش
خندید
دی او:میشه بپرسم دقیقا چه مقدار
ئونسو:کم
دی او:کم یعنی چقد
ئونسو:باور کن من میخواستم یه لیوان بریزم اوپا سهون گفت پارچ
دی او:پس حق داره
ئونسو:نه خیرشم اصلن حق نداره،اوپا بیا بریم بیرون میخوام برم پیش بکهیون خوو
دی او:بلند شو وروجک بلند شو بیا بریم
در رو باز کرد
دی او:خب برو
ئونسو: نه اوپا تو اول برو
دی او:از دست شما
دی او رفت بیرون منم رفتم پشت سرش،بکهیون و چانیول توی اتاقشون بودن،کی گفت اینا یه اتاق داشته باشن اه
دی او:برو تو اتاق خودت منم میرم بکهیون رو میگم بیاد پیشت چانیول هم فک کنم آروم شده
یونسو:چشم، مرسی اوپا
رفتم تو اتاقم ایستادم جلو آینه،یکم نرم کننده زدم به صورتم و دستام...بکهیون اومد تو اتاق ایستاد پشت سرم دستاشو از پشت گذاشت رو میز
-خانم وروجک من چطوره
+وای بکهیون نمیدونی چه کیفی میده اذیتش کنی
-میدونم تجربشو دارم
+آخی بیچاره اوپا چانیول
برس رو از رو میز براشت و موهامو مرتب کنه
+مرسی خودم انجامش میدم
-نه خودم دوست دارم
+باشه
از پشت ک مرتبشون کرد بر گردوندم جعبه گیر سر هامو باز کرد یه گیره سر انتخاب کرد زد کنار موهام...یکم نگام کرد
-خوب شدددد،البته خوب بود،بهتر شد
+مرسییییی
کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
#exo #Gharibeh_ashena
۱۶.۲k
۲۴ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.