Fₐₖₑ ₙₐₘₑ: Yₐₛ

Fₐₖₑ ₙₐₘₑ: Yₐₛ
ₚₐᵣₜ⁵⁵

.⃝   .⃝   .⃝   .⃝   .⃝   .⃝   .⃝   .⃝


مامان شوگا: باور کن خیلی ازت خوشم اومده عزیزم، من زیاد با کسی زود صمیمی نمیشم کم پیش میاد که با دوستام خلوت کنم یا کنار همدیگه حرف بزنیم ولی از اشنایی با تو خوشحال شدم.
ا/ت: منم واقعا از آشنایی با شما خیلی خوشحال شدم.
آقای مین اومد کنار مادرش نشست.
مامان شوگا: بشین عزیزم، چرا ایستادی؟!.
ا/ت: ممنون بهتره من برگردم خونه.
مامان شوگا: میخوای بری؟!.
سرم رو تکون دادم لبخندی زدم و به آقای مین نگاه کردم:
ا/ت: اجازه میدید من برم آقای مین ؟!.
سرش رو تکون داد:
شوگا: البته....مشکلی نیست منو مامانم هستیم.
تشکر کردم و به خانم مین دست دادم،.....لباس هام رو پوشیدم و برگشتم و از کنار سالن خداحافظی کوتاهی کردم و بعد از خونه رفتم بیرون.