مقصد نامعلوم

مقصد نامعلوم
پارت۲۹
صبح
هستی:میگی چیکار کنم
.................
کارت اشتباهه
................
چرا میخوای زندگی دونفرو‌ خراب کنی
................
خیلی خوب
...............
هوففففف باشه خدافظ
خدایا من چیکار کنم
رفتم تو آشپزخونه
سلام
مهشاد:سلام
هستی:میگم من از شما و اکیپتون خیلی خوشم آمده نمیگم عضو اکیپتون شما ولی میشه باهم صمیمی تر شیم
مهشاد:اگه اکیپ موافق باشه اره
هستی:کاش بفهمید من اونی که فکر می‌کنید نیستم(اروم)
مهشاد:چیزی‌گفتی؟
هستی:نه
دیانا:سلام
مهشادوهستی:سلام
نیکا و امیر:سلام
نیکا:جعمتون جعمه فقط گلتون کمه
دیانا:خلمون کم بود که امد
نیکا:واااا بی شعور
هستی:چطوری
نیکا: خوبم
دیانا:هستی وقتی بدون هیچ عشوه ای حرف میزنی خیلی بهتره
دیدگاه ها (۰)

مقصد نامعلومپارت۳۰هستی:🙂امیر:راستی مهشاد مهراب کوشمهشاد:بغضه...

مقصد نامعلومپارت۳۱دیانا:مهراب وارد خونه شد با یه دختره نیکا:...

مقصد نامعلومپارت۲۸ارسلان:چون که زیرا(چی فکر کردین😂)هستی:وااا...

فریا بی صدادیانا:خفه شو رفتم تو اتاق یهو حس کردم در باز شد د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط