فیک درد عشق
فیک درد عشق
پارت شصت و چهار
ا/ت ویو
با احساس دلپیچه ی شدیدی از خواب بیدار شدم
سریع از جام بلند شدم و رفتم سمت دستشویی همین که رسیدم داخل دستشویی بالا اوردم
با تمام توانم اجوما رو صدا زدم
صدای قدم های اجوما یواش یواش میومد که با رسیدنش به دم در چشای من سیاهی رفت
ویو راوی
ا/ت دوباره بیهوش شد
این بیهوش شدن ها طبیعی نبود
اجوما سریع به اورژانس زنگ زد و دوباره برگشت پیش ا/ت
صورتش به سفیدی گچ شده بود و زیر چشاش سیاه دلیلش هم گریه ی شدید بود
لب به غذا نمیزد
بعد از چند دیقه امبولانس رسید و ا/ت رو برد
ا/ت ویو
با حس سوزشی داخل دستام چشام رو باز کردم
این اتاق اشنا بود صبر کن ببینم اینجا بیمارستانه
سریع از سر جام بلند شدم که سر درد وحشتناکم باعث شد سر جام میخکوب بشم
من که میگرن نداشتم پس دلیل این سردرد چیه؟
داشتم به دلیل سردردم فکر میکردم که در اتاق باز شد و دکتر اومد داخل
با عصبانیت بهم گفت
دکتر: خانم کیم عین بچه های دوساله رفتار نکنید دو دیقه لطف کنید سر جاتون وایسید
- ببخشید
دکتر: بخشش شما به چه درد من میخوره
خانم با این کار بچتون اسیب میبینه
- .......
دکتر: چرا غذا نمیخورید؟
- اشتها ندارم
دکتر: چرا اشتها دارید ولی از سر لجبازی نمیخورید
- ..........
دکتر: خانم کیم گذشته ها گذشته
با گریه کردن ، غذا نخوردن و اینجور مسائل شوهرتون پیشتون برنمیگردن
پس حداقل در حق خودتون و اون بچه ی بیچاره ظلم نکنید
- جناب دکتر اخه شما چه میدونید من دارم چی میکشم؟(گریه)
دکتر: خانم اگر من بدونم مشکل شما حل میشه؟
اگر من بدونم مشکل چیه جئون جونگ کوک برمیگرده پیشتون ؟
نه برنمیگرده پس اینقدر به خودتون فشار نیارید
اگر به این کار تون ادامه بدید تا دو هفته ی دیگه جنازه ی بچه تون رو هم میبینید
- چیکار کنم ؟
دکتر: غذا بخورید و به خودتون برسید
- میشه یه داروی اشتها باز کن بهم بدید؟
دکتر: خیر چون در دوره ی بارداری مصرف هرگونه دارو باعث سقط فوری بچه میشه
- پس یعنی هیچ دارویی نباید بخورم؟
دکتر: درسته
فعلا یکم استراحت کنید تا یه سرم تقویت کننده براتون وصل کنم
- باشه
پارت شصت و چهار
ا/ت ویو
با احساس دلپیچه ی شدیدی از خواب بیدار شدم
سریع از جام بلند شدم و رفتم سمت دستشویی همین که رسیدم داخل دستشویی بالا اوردم
با تمام توانم اجوما رو صدا زدم
صدای قدم های اجوما یواش یواش میومد که با رسیدنش به دم در چشای من سیاهی رفت
ویو راوی
ا/ت دوباره بیهوش شد
این بیهوش شدن ها طبیعی نبود
اجوما سریع به اورژانس زنگ زد و دوباره برگشت پیش ا/ت
صورتش به سفیدی گچ شده بود و زیر چشاش سیاه دلیلش هم گریه ی شدید بود
لب به غذا نمیزد
بعد از چند دیقه امبولانس رسید و ا/ت رو برد
ا/ت ویو
با حس سوزشی داخل دستام چشام رو باز کردم
این اتاق اشنا بود صبر کن ببینم اینجا بیمارستانه
سریع از سر جام بلند شدم که سر درد وحشتناکم باعث شد سر جام میخکوب بشم
من که میگرن نداشتم پس دلیل این سردرد چیه؟
داشتم به دلیل سردردم فکر میکردم که در اتاق باز شد و دکتر اومد داخل
با عصبانیت بهم گفت
دکتر: خانم کیم عین بچه های دوساله رفتار نکنید دو دیقه لطف کنید سر جاتون وایسید
- ببخشید
دکتر: بخشش شما به چه درد من میخوره
خانم با این کار بچتون اسیب میبینه
- .......
دکتر: چرا غذا نمیخورید؟
- اشتها ندارم
دکتر: چرا اشتها دارید ولی از سر لجبازی نمیخورید
- ..........
دکتر: خانم کیم گذشته ها گذشته
با گریه کردن ، غذا نخوردن و اینجور مسائل شوهرتون پیشتون برنمیگردن
پس حداقل در حق خودتون و اون بچه ی بیچاره ظلم نکنید
- جناب دکتر اخه شما چه میدونید من دارم چی میکشم؟(گریه)
دکتر: خانم اگر من بدونم مشکل شما حل میشه؟
اگر من بدونم مشکل چیه جئون جونگ کوک برمیگرده پیشتون ؟
نه برنمیگرده پس اینقدر به خودتون فشار نیارید
اگر به این کار تون ادامه بدید تا دو هفته ی دیگه جنازه ی بچه تون رو هم میبینید
- چیکار کنم ؟
دکتر: غذا بخورید و به خودتون برسید
- میشه یه داروی اشتها باز کن بهم بدید؟
دکتر: خیر چون در دوره ی بارداری مصرف هرگونه دارو باعث سقط فوری بچه میشه
- پس یعنی هیچ دارویی نباید بخورم؟
دکتر: درسته
فعلا یکم استراحت کنید تا یه سرم تقویت کننده براتون وصل کنم
- باشه
۷۴۷
۰۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.