p18
p18
هه سو:.. منم کم درد نکشیدم ولی میگذره نگران نباش، انگشتتو بیار
بکهیون: چرا
هه سو: من قول میدم هم خاهرتو پیدا کنم و هم انتقام تو بگیری اوم
بکهیون:(سرشو تکون میده) باشه مرسی
فردا صبح:
از خاب بلند شدم و نکاهی به ساعت انداختم، دیشب بکهیون پیش من خابیده بود
هه سو: وایسا یه لحظه چرا انقد اخساس سنگینی دارم
هه سو: جیییییغ، بلند شو پسرع خرفت
بکهیون: یااااا، چته روانی
هه سو: مگه دیشب نرفتی خونتون تو هااا
بکهیون: دیشب مث خرس افتاده بوذی رو من گذاشتمت رو تخت با دوتا دستات جوری یقمو گرفته بودی انکار میخاستم فرار کنم، گمشو ببینم مکه تو مدرسه نداری
هه سو: وااااای دیرم شده، شت حالا باید پیاده برم
بکهیون: اماده شو من میبرمت بای
هه سو: باشه باشه اومدم
سریع لباس مدرسمو پوشیدم و برنامه کلاسیمو گذاشتم تو کیفم مفشمو پوشیدم و رفتم بیرون نشستم پشت بکهیون و کلاه و گذاشتم سرم و به سمت مدرسه حرکت کردیم،
رسیدیم سریع از موتور پیاده شدم و بکهیون تشکر کردم و داشتم میرفتم تو کلاس مه یکی از پشت دستمو گرفت و مشید سمت خودش
هه سو: وااااای
کوک: داد نزن سامورایی
هه سو: ت.. تو... چرا دست از سرم بر نمیداری گورتو گم کنی
کوک: فک کردی راجب موضوع دیشب
هه سو: کدوم موضوع
#یا میبینم خوب قرارمیزارید باهم
هه سو: همینم کن بود این دختره کونی بیاد
کوک: محلش نزار
#با شما دارم حرف میزنما نگا نگا ،
@واو کوک با این دختره قرار میزاری، نگا ببین چقد سو یه بیشتر به تو میاد تا این دختر یتیم
#عا مرسی از تعریفت، ولی انگار این دختره زیادی خودشو چسبونده به کوک
از ترس فرو رفته بودم تو بغل کوک و اون دستشو گذاشتهبود پشت کمرم و محکم بغلم کرده بود، با هر یه کلمه حرف اونا بغض میکردم
کوک: اگه نمی خواید بمیرید گورتونو گم کنید
#اگه نریم چی اوپاا
هه سو: ببند دهن کثیفتو اشغال عوضی
نمیتونستم دیگه تحمل کنم تحقیر بشم از بغل کوک اومدم بیرون و موهای دختره رو گرفتم کشیدم محکم و سرشو زدم تو دیوار، نشستم رو شکنش و تا تونستم زدمش، یکی از پشت اومد محکم گرفتم و با لگد زدم داخل شکم دختره
کوک: بسه، کشتیش بسه دیگه
هه: ولم کن، ولم کن با توعم، میخام بکشممممممش کثافت اشغال جنده پدرسگ، فک کردی انقد احمق باشن بیان با شماهایی که معلوم نی زیر چند نفر رفتید لاس بزنن کونی ها(داد)
جین: چه خبره اینجا، از اول دعوا کنید من نبودم (خنده یاع یاع یاع)
هه سو:(چشم غره رفتم به جین ساکت شد) خفه شو بابا، ولم کن توعم قرارنیس که اینحوری برم سر کلاسم ن
از توبغل کوک اومدم بیرون از کنارشون رد شدم و خوردم به شونه جین، رفتن تپ دستشویی و اب زدم به صورتم و رفتم سر کلاسم
کامنت: ۴۰۰
لایک:۶۵
هه سو:.. منم کم درد نکشیدم ولی میگذره نگران نباش، انگشتتو بیار
بکهیون: چرا
هه سو: من قول میدم هم خاهرتو پیدا کنم و هم انتقام تو بگیری اوم
بکهیون:(سرشو تکون میده) باشه مرسی
فردا صبح:
از خاب بلند شدم و نکاهی به ساعت انداختم، دیشب بکهیون پیش من خابیده بود
هه سو: وایسا یه لحظه چرا انقد اخساس سنگینی دارم
هه سو: جیییییغ، بلند شو پسرع خرفت
بکهیون: یااااا، چته روانی
هه سو: مگه دیشب نرفتی خونتون تو هااا
بکهیون: دیشب مث خرس افتاده بوذی رو من گذاشتمت رو تخت با دوتا دستات جوری یقمو گرفته بودی انکار میخاستم فرار کنم، گمشو ببینم مکه تو مدرسه نداری
هه سو: وااااای دیرم شده، شت حالا باید پیاده برم
بکهیون: اماده شو من میبرمت بای
هه سو: باشه باشه اومدم
سریع لباس مدرسمو پوشیدم و برنامه کلاسیمو گذاشتم تو کیفم مفشمو پوشیدم و رفتم بیرون نشستم پشت بکهیون و کلاه و گذاشتم سرم و به سمت مدرسه حرکت کردیم،
رسیدیم سریع از موتور پیاده شدم و بکهیون تشکر کردم و داشتم میرفتم تو کلاس مه یکی از پشت دستمو گرفت و مشید سمت خودش
هه سو: وااااای
کوک: داد نزن سامورایی
هه سو: ت.. تو... چرا دست از سرم بر نمیداری گورتو گم کنی
کوک: فک کردی راجب موضوع دیشب
هه سو: کدوم موضوع
#یا میبینم خوب قرارمیزارید باهم
هه سو: همینم کن بود این دختره کونی بیاد
کوک: محلش نزار
#با شما دارم حرف میزنما نگا نگا ،
@واو کوک با این دختره قرار میزاری، نگا ببین چقد سو یه بیشتر به تو میاد تا این دختر یتیم
#عا مرسی از تعریفت، ولی انگار این دختره زیادی خودشو چسبونده به کوک
از ترس فرو رفته بودم تو بغل کوک و اون دستشو گذاشتهبود پشت کمرم و محکم بغلم کرده بود، با هر یه کلمه حرف اونا بغض میکردم
کوک: اگه نمی خواید بمیرید گورتونو گم کنید
#اگه نریم چی اوپاا
هه سو: ببند دهن کثیفتو اشغال عوضی
نمیتونستم دیگه تحمل کنم تحقیر بشم از بغل کوک اومدم بیرون و موهای دختره رو گرفتم کشیدم محکم و سرشو زدم تو دیوار، نشستم رو شکنش و تا تونستم زدمش، یکی از پشت اومد محکم گرفتم و با لگد زدم داخل شکم دختره
کوک: بسه، کشتیش بسه دیگه
هه: ولم کن، ولم کن با توعم، میخام بکشممممممش کثافت اشغال جنده پدرسگ، فک کردی انقد احمق باشن بیان با شماهایی که معلوم نی زیر چند نفر رفتید لاس بزنن کونی ها(داد)
جین: چه خبره اینجا، از اول دعوا کنید من نبودم (خنده یاع یاع یاع)
هه سو:(چشم غره رفتم به جین ساکت شد) خفه شو بابا، ولم کن توعم قرارنیس که اینحوری برم سر کلاسم ن
از توبغل کوک اومدم بیرون از کنارشون رد شدم و خوردم به شونه جین، رفتن تپ دستشویی و اب زدم به صورتم و رفتم سر کلاسم
کامنت: ۴۰۰
لایک:۶۵
۷۶.۷k
۲۷ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.