پارت

#پارت31
شیطونکِ بابا🥺💜

اومدم چیزی بگم‌که بغلم کرد و منو به سمت تخ‌تی که گوشه اتاق بود برد و یکدفعه پرتم کرد روی تخت

با افتادنم روی ت‌خت موهای شلاقیم پخش شد روی صورتم ، موهامو کنار زدم و با کمک آرنجم نیم خیز شدم

_ چه غلطی میکنی کثافط؟؟

دیگه واسم مهم نبود که چی دارم میگم!! چون مطمعن بودم قرار نیست که از این خونه کوفتی به راحتی خلاص شم

افراز به سمتم اومد و موهامو توی دستش گرفت و کشید که آخم دراومد

+ چی گفتی؟؟

با تنفر توی چشماش نگاه کردم و گفتم:

_ گوشات کره؟؟ گفتم چه غلطی میکنی!

موهامو بیشتر کشید که اشک تو چشمام جمع شد

_ آخخ موهامو کندی عوضی

+ از دخترای حاظر جواب اصلا خوشم نمیاد ، یاد بگیر مطیع باشی تا به هردومون خوش بگذره

سعی میکردم موهامو از تو دستش بیرون بیارم ولی هرچی زور میزدم نمیشد ، افرازم مث دیوونه ها فقط میخندید و انگار لذت میبرد از این کار

_ ول کن موهامو افراز

+ اوه با ادب شدی یهو ، اوکی ول میکنم

این و گفتو موهامو ول کرد که یهو سرم تیرکشید ، الهی بری زیر تریلی ۱۸ چرخ که اینجوری عذابم میدی

قطره اشکی از گوشه چشمم‌ چکید که فوری پاکش کردم و با جیغ گفتم:

_ چی میخوای از جونم؟؟؟ چی میخواییی؟

افراز لبخند خبیثانه ای بهم زد و یه قدم اومد جلوتر و گفت:

+ خودتو

_ ها؟؟ ینی چی؟؟

+ چرا خودتو میزنی به کوچه علی چپ دخترجون؟؟ امشبو با من باش.....

با حرفش تنم به لرزه افتاد و .....
دیدگاه ها (۳)

#پارت32شیطونکِ بابا🥺💜با حرفش تنم به لرزه افتاد و نفس تنگی گر...

#پارت33شیطونکِ بابا🥺💜هق هقم شدت گرفت و افراز دستشو گذاشت روی...

#پارت30شیطونکِ بابا🥺💜_ م...من...ف..فقط اومدم....که...ببینم.....

#پارت29شیطونکِ بابا🥺💜جوابی نداد که تصمیم‌گرفتم به طبقه دوم ب...

عشق رمانتیک من ❤😎پارت ۲۷که یهو گوشی و قاپید و گفتتهیونگ: منو...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط