پارت دوم

پرش زمانی بعد کار
=اوم بیبی تو عالی بودی
+اییی
=چیشد درد داری
+😭اییی ارهه
=اوخ قربونت برم گریه نکن الان با هم میریم خونه استراحت میکنی دارو هم میخوری خوب میشه.
لباسامو برام پوشوند لباسای خودشم پوشید براید استایل بغلم کرد و به سمت خونه من رف
+تو تو راه خونه منو از کجا بلدی
=ام خب یه بار پشت سرت اومدم برا همین بود
بعد چندمین رسیدیم خونه براید استایل بغلم کرد و رمز در و بهش گفتمو زد رفتیم داخل منو برد حموم یه دوش گرفتیم با هم اومدیم بیرون لباسامو پوشوند.از اونجایی که داداشم ماموریت بود و وسایلش اینجا بود جیمین لباسای داداشمو پوشیدو اومد رو تخت بغلم کرد.چشامو بستم سعی کردم بخوابم ولی تو ذهنم کلی سوال بود.
+جیمینا
=جانم بیب
+تو چرا وقتی زن داری خواستی با من تب رابطه داشته باشی؟
=اوم چون منو تو رو خیلی خیلی دوس دارم
+خب این که نشد جواب
=اوم بیب ازدواج منو میا از سر اجبار بود من اصلا اونو دوس ندارم از وقتی تو رو دیدم عاشقت شدم.
+اها پس برای همین اون کارمندی که سعی کرد بهم دس بزنه رو کتک زدی اره.
=اوهوم کسی به غیر من حق نداره به بیبیم نزدیک بشه و لمسش کنه.....
خب خب میرسیم به شرطا
۱۵ لایک
۲۰کامنت
از اونجایی که زود میرسه شرطا رو بیشتر کردم.:)