پارت 26
#پارت_26
آقای مافیا ♟🎲
_....... تو.... تو.. کی.. هستی
چطور.. همه چیو راجبم... میدونی
چشمامو مالیدم و سیگارم و روشن کردم
نگاهش کردم و سرد گفتم:
+ اگه بهت بگم ازم نمیترسی
سری تکون داد گفتم:
+ من مافیام یکی از بزرگ ترین مافیا های شهر
باشنیدن این حرفم چشاش گشاد ولی در صدم ثانیه فاز تغییر کرد و چشماش شروع کرد به برق زدن
که باعث شد این دفعه من چشمام گشاد بشه
سریع اومد سمتم و با ذوق گفت
_ جدی میگی🤩
+ بله
_ وای همیشه از بچگی ارزو داشتم یه مافیا ببینم
و همیشه میخواستم خودم یه مافیا بشم بخاطر
همین هر شب سناریو ازش میساختم
پوزخندی زدم و گفتم:
+ خدا رحم کنه چه سناریو هایی میساختی
_ زهرمار
+اوه حواست جمع کن میتونم هر وقت دلم خواست.. با یه گلوله بفرستمت بهشت الزهرا
احترامت و یادت نره
باشه ای گفت و از خونه بیرون زد
با رفتن حس کردم که خونه یه چیزی کم داره
و ضربان قلبم خیلی اروم میزد
یه لحظه یاد صحنه تو اتاق افتادم
که باعث شد دوباره ضربان قلبم بره رو هزار
امکان نداره
یعنی... یعنی عاشق شدم
یه چک به خودم زدم و این حرفم و رد کردم
ولی هیچ جوره قلبم راضی نمیشد
اخرش با کلی کلنجار رفتن با خودم فهمیدم که
نمیتونم کاریش کنم
جلسه بعد اومد و زودتر از تایم های قبلی آفاق
اومد
وقتی شروع کرد درس بده ازش پرسیدم:
+ آفاق
بدون اینکه بهم نگاه کنه گفت:
_ بله
+معنیه اسمت چیه به انگلیسی
_ world (جهان)
+ can you be my world?( میشه جهان من شی؟)
#part
#پارت
#کیپاپ
#کیدراما
#مافیایی
آقای مافیا ♟🎲
_....... تو.... تو.. کی.. هستی
چطور.. همه چیو راجبم... میدونی
چشمامو مالیدم و سیگارم و روشن کردم
نگاهش کردم و سرد گفتم:
+ اگه بهت بگم ازم نمیترسی
سری تکون داد گفتم:
+ من مافیام یکی از بزرگ ترین مافیا های شهر
باشنیدن این حرفم چشاش گشاد ولی در صدم ثانیه فاز تغییر کرد و چشماش شروع کرد به برق زدن
که باعث شد این دفعه من چشمام گشاد بشه
سریع اومد سمتم و با ذوق گفت
_ جدی میگی🤩
+ بله
_ وای همیشه از بچگی ارزو داشتم یه مافیا ببینم
و همیشه میخواستم خودم یه مافیا بشم بخاطر
همین هر شب سناریو ازش میساختم
پوزخندی زدم و گفتم:
+ خدا رحم کنه چه سناریو هایی میساختی
_ زهرمار
+اوه حواست جمع کن میتونم هر وقت دلم خواست.. با یه گلوله بفرستمت بهشت الزهرا
احترامت و یادت نره
باشه ای گفت و از خونه بیرون زد
با رفتن حس کردم که خونه یه چیزی کم داره
و ضربان قلبم خیلی اروم میزد
یه لحظه یاد صحنه تو اتاق افتادم
که باعث شد دوباره ضربان قلبم بره رو هزار
امکان نداره
یعنی... یعنی عاشق شدم
یه چک به خودم زدم و این حرفم و رد کردم
ولی هیچ جوره قلبم راضی نمیشد
اخرش با کلی کلنجار رفتن با خودم فهمیدم که
نمیتونم کاریش کنم
جلسه بعد اومد و زودتر از تایم های قبلی آفاق
اومد
وقتی شروع کرد درس بده ازش پرسیدم:
+ آفاق
بدون اینکه بهم نگاه کنه گفت:
_ بله
+معنیه اسمت چیه به انگلیسی
_ world (جهان)
+ can you be my world?( میشه جهان من شی؟)
#part
#پارت
#کیپاپ
#کیدراما
#مافیایی
۴.۶k
۰۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.