نامه ی شماره ی

نامه ی شماره ی 5 🎭

هم سلولی سلام

درست است شاید حق بعد از خدا با تو باشد، من نویسنده ای هستم.

میان مرز عشق و جنون که هروز دلهره وار با نگاه خورشید

چشم هایم طلوع میکند و درون خلسه ای از تشویش و ناباوری می مانم، که چرا هنوز بدون تو زنده ام.

دلتنگم شدی به دیوار بکوب
من این سوی دیوار منتظرت خواهم بود.

#هم_سلولی

📚☕
دیدگاه ها (۰)

نامه ی شماره ی 6. 🎭هم سلولی سلامامروز خیلی کلافه ام، آخر فکر...

نامه ی شماره ی 7. 🎭هم سلولی سلامامروز در حین غذا گرفتن از نگ...

نامه ی شماره ی 4. 🎭هم سلولی سلامشبت خوش ، چه حرف بیخودی!!!بر...

نامه ی شماره ی 3. 🎭هم سلولی سلاملحظه هایت خوش ، امروز داشتم ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط