p14

ات ویو
واقعا ادم کنارش حس خوبی میگیره و دلیل اینکا روهم واقعا نمیدونم و هرچی بهش فکر میکنم مخم بیشتر درگیر میشه پس گفتم ولش درگیر نکن خودتو......
ویو ات درحال اماده شدن
یه حموم 20 مینی رفتم اومدم جلوی میز نشستم روتین پوستیم رو انجام دادم...موهامم یه حالت دادم و لابسم رو پوشیدم ...یه ارایش لایت دارک کردم و تموم شد تنها چیزی که مونده یه ادکلن تلخ شیرینمرو زدم و تموم شد...........
وقتی رفتم پایین کوک سرش توی گوشی بود و متوجه حضور من نشده بود.....
مکس:اوه بانو افتخار میدید (با لبخند)
ات:بله ..چرا که نه(با خنده)
کوک ویو
وقتی اته رو دیدم هوش از سرم پریده بود ..خیلی خوشگل تر شده بود واقعا نمیتونستم خودمو نگهدارم ...و رفتار مکس خیلی رو مخم بود ..
اخه چرا باید بچسبه به اته...
ویو حال
ات:هی جونگ کوک کجایی یکساعته دارم صدات میکنم ..
کوک:عا هیجا ..راستی چه خوشگل شدی..(لبخند)
ات:ممنون ..توهم جذاب شدی..(لبخند)
مکس:خب حرفای قشنگتون تموم شد که راه بیوفتیم ...(دست به کمر)
ات و کوک:بله ..(با خنده و همزمان)
ویو داخل ماشین

مکس:بچه ها از این که خبر دارین کل مافیا های قدرتمند هستن..
و باید هرکس که وارد اونجا بشه پارتنر داشته باشه..
ات:اوه ...خب منو تو پارتنر میشیم....
مکس:(پوکر)پس میا رو بزرام در کوچه..
ات:راست میگیا..(خنده)
مکس:تو و کوک پارتنر بشین ..
کوک:فکر خوبیه(نگاه به اته)
ات:اوم..اوکی (با لبخند)
مکس:پس مشکل ما حل شد..

ویو رسیدن به بار
اسلاید دوم لباس اته
اسلاید سوم ناخنای اته
اسلاید چهارم میکاپ و قیافه اته
اسلاید پنجم مدل موی اته
اسلاید ششم لباس جونگ کوک
اسلاید هفتم لباس مکس