چشمای قشنگ تو

#part97
چشمای قشنگ تو ✨

مهناز:با شکلات یا خرما
محراب:فرق ندره
مهناز:محراب
محراب:بله
مهناز:خوبی؟
محراب:بله بله خوبم
مهناز:مطمئنی
محراب:اوهوم چطور مگه
مهناز:هیچی
محراب:مامان
مهناز:جانم
محراب: میشه بریم اتاق کارت دارم ـ
مهناز:اره حتما ولی اول چاییتو......
محراب:نه مرســــی بریم
مهناز:باشع
ببخشید ما الان میایم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مهناز:جانم مامان جان بگو ببینم چی شده
محراب:نمیدونم چی بگم
مهناز:بگو راحت باش ـ
محراب:نمیدوننم گفتنـــش درسته یا ن ولی....
مهناز:من مادرتم باید باهام راحت باشی بگو چیشده ببینم
محراب:اخه....
مهناز:اخه نداره بگو میشنوم
محراب:هوففف باشع
مهناز:افرین
محراب:مامان میدونی چیه راستش من چن وقتیه از یه دختری خوشم میا و بهش علاقه مند شدم ولی اصلا نمیدونم اون منو دوست داره یا ن
مهناز:این خیلی خوبه ک عاشق شدیا ولی از دختره مطمئنی مطمئنی خانواده داره؟؟
محراب:اره اره خودتون کامل میشناسیدش
مهناز:کیه خب؟
محراب:مــ.هــــ.شـــــ.ا.د
مهناز:مهشاد خودمونننننننن
محراب:بله
مهناز:از حست مطمئنی؟
محراب:صددرصد
مهناز:خیلی خوبه من با مهتا صحبت میکنم برای هفته بعد بریم خاستگاری خوبه ـ
محراب:نمیدونم.. اره خبع