فیکشن متاهل پارت۲۶
❗️اسلاید۲ لباس جنی و اسلاید ۳ لباس ا/ت❗️
راه افتادن به سمت سالن و همه حاضر بودن تا تهیونگ جیمین رو بیاره به سالن مهمونی.
همینکه جیمین پاشو گذاشت داخل همه با صدای بلندی "تولدت مبارک" رو فریاد زدن و کلی کاغذ رنگی ریخت رو سر جیمین؛ جیمین که تا الان فکر میکرد همه فراموش کردن امروز تولدشه با چشمای گرد شده به دوستاش و خانوادش نگاه میکرد با دیدن معشوقهاش که بین مهمونا میدرخشید و بیشتر از همیشه جذاب و خواستنی شده
بود آب دهنشو صدا دار قورت داد، ا/ت به سمت جیمین رفت و با بغل کردنش تولدشو تبریک گفت
مهمونا پخش شدن و با کم شدن نور سالن و اضافه شدن نور های رنگی و پخش شدن آهنگ شاد، شروع به رقصیدن کردن این وسط تهیونگ از فرصت استفاده کرد و رفت سر میزی که جنی و دخترای فامیلش وایساده بودن کنار جنی ایستاد
×سلام دخترا امشب یکی از یکی زیباتر شدین
(کیم تهیونگ استاد لاس زنی😂)
دخترا شروع کردن با عشوه با تهیونگ احوال پرسی کردن این وسط جنی بود که با قیافه پوکر دختر خاله های چندششو تماشا میکرد، تهیونگ بی توجه به بقیه دخترا آرنجشو روی میز گذاشت و به سمت جنی وایساد
×از شما چه خبر پارک جنی؟
÷به تو چه
×یکم باهام مهربون باش خانم پارک میدونی برای دیدن تو چه دردسری میکشم؟ داداشت اگه بفهمه اومدم سمتت خرخرهمو میجوعه
÷پس ازم فاصله بگیر کیم
تهیونگ سرشو بیشتر به صورت جنی نزدیک کرد و جنی خیلی تخس تو چشماش زل زد
×مطمئنی که میخوای ازت دور باشم؟
جنی سخت در تلاش بود در برابر این مرد دخترباز وا نده
÷برو سراغ یکی دیگه من گزینه خوبی برای بازی های شبونت نیستم
تهیونگ دست جنی رو گرفت و بردش یه گوشه کاملا خلوت و فاصلهشو باهاش کم کرد
×من راجب تو کاملا جدی هستم من از همون بچگی عاشق تو بودم اینو بفهم
÷از بچگی؟!
جنی با خودش فکر کرد که باید آتش بس کنه چون خودشم کم به کیم تهیونگ علاقه نداشت و این پا فشاری تهیونگ نشون دهنده علاقه شدیدش به جنی بود.
تهیونگ دستاشو توی جیباش برد و خم شد سمت صورت جنی و با نگاه خمار اجزای صورت دختر روبه روشو تا لبش آنالیز کرد
×تو واقعا از من خوشت نمیاد؟
جنی مکثی کرد و غرور مسخره شو گذاشت کنار چون میدونست این آخرین شانسه اگه ردش کنه دیگه کیم نازشو نمیکشه
÷ازت خوشم میاد عوضی
تهیونگ لبخند مستطیلی از سر هیجان زد که دل جنی رو لرزوند
×عاشقتم
تهیونگ سرشو سمت لبای جنی برد و بوسه خیلی آروم و رمانتیکی رو شروع کرد.
از اونطرف ا/ت با دیدن این صحنه مسیر جیمین رو به طرف دیگهی سالن تغییر داد تا تهیونگ جوون مرگ نشه.
ادامه دارد...
بچه ها جمعه ها هیچی آپ نمیشه فقط چون پارت دیروز پاک شد دوباره آپ کردم امیدوارم دوباره ویسگون پاکش نکنه.
راه افتادن به سمت سالن و همه حاضر بودن تا تهیونگ جیمین رو بیاره به سالن مهمونی.
همینکه جیمین پاشو گذاشت داخل همه با صدای بلندی "تولدت مبارک" رو فریاد زدن و کلی کاغذ رنگی ریخت رو سر جیمین؛ جیمین که تا الان فکر میکرد همه فراموش کردن امروز تولدشه با چشمای گرد شده به دوستاش و خانوادش نگاه میکرد با دیدن معشوقهاش که بین مهمونا میدرخشید و بیشتر از همیشه جذاب و خواستنی شده
بود آب دهنشو صدا دار قورت داد، ا/ت به سمت جیمین رفت و با بغل کردنش تولدشو تبریک گفت
مهمونا پخش شدن و با کم شدن نور سالن و اضافه شدن نور های رنگی و پخش شدن آهنگ شاد، شروع به رقصیدن کردن این وسط تهیونگ از فرصت استفاده کرد و رفت سر میزی که جنی و دخترای فامیلش وایساده بودن کنار جنی ایستاد
×سلام دخترا امشب یکی از یکی زیباتر شدین
(کیم تهیونگ استاد لاس زنی😂)
دخترا شروع کردن با عشوه با تهیونگ احوال پرسی کردن این وسط جنی بود که با قیافه پوکر دختر خاله های چندششو تماشا میکرد، تهیونگ بی توجه به بقیه دخترا آرنجشو روی میز گذاشت و به سمت جنی وایساد
×از شما چه خبر پارک جنی؟
÷به تو چه
×یکم باهام مهربون باش خانم پارک میدونی برای دیدن تو چه دردسری میکشم؟ داداشت اگه بفهمه اومدم سمتت خرخرهمو میجوعه
÷پس ازم فاصله بگیر کیم
تهیونگ سرشو بیشتر به صورت جنی نزدیک کرد و جنی خیلی تخس تو چشماش زل زد
×مطمئنی که میخوای ازت دور باشم؟
جنی سخت در تلاش بود در برابر این مرد دخترباز وا نده
÷برو سراغ یکی دیگه من گزینه خوبی برای بازی های شبونت نیستم
تهیونگ دست جنی رو گرفت و بردش یه گوشه کاملا خلوت و فاصلهشو باهاش کم کرد
×من راجب تو کاملا جدی هستم من از همون بچگی عاشق تو بودم اینو بفهم
÷از بچگی؟!
جنی با خودش فکر کرد که باید آتش بس کنه چون خودشم کم به کیم تهیونگ علاقه نداشت و این پا فشاری تهیونگ نشون دهنده علاقه شدیدش به جنی بود.
تهیونگ دستاشو توی جیباش برد و خم شد سمت صورت جنی و با نگاه خمار اجزای صورت دختر روبه روشو تا لبش آنالیز کرد
×تو واقعا از من خوشت نمیاد؟
جنی مکثی کرد و غرور مسخره شو گذاشت کنار چون میدونست این آخرین شانسه اگه ردش کنه دیگه کیم نازشو نمیکشه
÷ازت خوشم میاد عوضی
تهیونگ لبخند مستطیلی از سر هیجان زد که دل جنی رو لرزوند
×عاشقتم
تهیونگ سرشو سمت لبای جنی برد و بوسه خیلی آروم و رمانتیکی رو شروع کرد.
از اونطرف ا/ت با دیدن این صحنه مسیر جیمین رو به طرف دیگهی سالن تغییر داد تا تهیونگ جوون مرگ نشه.
ادامه دارد...
بچه ها جمعه ها هیچی آپ نمیشه فقط چون پارت دیروز پاک شد دوباره آپ کردم امیدوارم دوباره ویسگون پاکش نکنه.
۱۹.۹k
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.