ادامه پارت ۶۱
ادامه پارت ۶۱
سرمو تکون دادم که دیگه حرفی نزد
چند دقیقه توی سکوت سپری شد که یهو با صدای ترکیدن چیزی هردو با شتاب به سمت گاز رفتیم
با دیدن چیزی که روبروم بود لبامو به دندون کشیدم و به هیونجینی نگاه کردم که هنوز توی شک بود
سرمو تکون دادم که دیگه حرفی نزد
چند دقیقه توی سکوت سپری شد که یهو با صدای ترکیدن چیزی هردو با شتاب به سمت گاز رفتیم
با دیدن چیزی که روبروم بود لبامو به دندون کشیدم و به هیونجینی نگاه کردم که هنوز توی شک بود
۷.۵k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.