ا.ت:۲۷سالته مهربونو خوش اخلاقو بد دهنو زبون دارو پرویی شم
ا.ت:۲۷سالته مهربونو خوش اخلاقو بد دهنو زبون دارو پرویی شمارو ب ی جشنواره دعوت میکنن شماهم میرین و ت ی لباس مشکی با جواهرات انداختی و شوگا هم ی کتو شلوار مشکی انداختو عطر تلخشو زدورفتین جشنواره با عضا احوال پرسی کردین
همش نگتهت ب شوگا بود خیلی خوشتیپ شده بود اونم متوجه نگاهت شده بودو هی نیشخند میزد ی دختره ای اومد تو جمعتون مثل اینکه اونم طراح لباس بود اولش خیلی میومد ژرف شما هی میخواست از طریق ت خودشو بچسبونه ب یونگی توعم اصلا ازش خوشت نمیومدو میدونستی ک قبلانم یجا دیگ دیده بودیش(قبلانم اومده بچسبه ب ت ولی متوجهش نشدی)بعد ا اینکه هی میچسبید ب تو یکم نزدیک ب یونگی شد هی میگفت ک طرفدارشه تو انتظار داشتی یونگی ازش دوری کنه ولی یونگی میخواست یکمحرستو در بیاره و باش خوب رفتار کرد اما فاصلشو حفظ کرد و خیلی عصبی شدی و اتیش بازی داشت شرو میشد و همچی از ذهنت پرید (علامت یونگی_. علامت تو+. علامت اون دختره ی......&)
+یونگی خیلی قشنگ نیست؟
_چرا ولی ب زیبایی ت ن(لبخندای قشنگش)
_ع ا.ت یلحظه برم گوشبمو بیارم جاش گذاشتم
+باشه زودد بیاا
_چشم ملکه ی من(دوتاتون خندیدین)
یونگی رفتو اتیش بازی شرو شد اون دختره هم پشتش رفت پیشش ت محو تماشای اتیش بازی شدی و کلا یادت رفته بود چیشد
یونگی گوشیشو ورداشت داشت میرفت ب سمت تو ک برخورد کرد ب اون دختره عنتر
_عا ببخشید میشه برین کنار؟
&ن
یونگی راشو کشید رفت ک اون هر/زه جیغ زد ب طوری جیغش بلند بود ک از صدای اتیش بازی بلند تر بود
_حالتون خوبه؟؟؟
ویو شوگا.
یهو دیدم داره خودشو بهم میریزه و رژشو پخش میکنه لباسشو پاره میکنه و موهاشو بهم میریزه ک ی لنگ کفششو درمیاره
_حالتون خوبه؟؟؟
&اتیش بازی اصلی الان شروع میشه...
ویو ا.ت
دیدم شوگا نی ب عضا گفتم اونا هم نگران شدیم از اون قسمت اتیش بازی دور شدیم و دنبال یونگی گشتیم ک اتیش بازی تموم شدو یونگی رو پیدا نکردم و یهو دیدم خبرنگاراو همه ی مهمونا جم شدن یجا خیلی ترسیده بودمم بلایی سر یونگی اومده باشه(خدانکنه)و دویدم سمتشون و یهو چشمام گرد شد
&اینننن عوضیییی سعیی کرد ب من تج/اوززز کنههه
(یونگی حاجوواج نگا میکنه)
(همون لحظه ت اومدی)&هااا زنشممم اومدددد
همه ی خبرنگارا ب ت نگاه کردن ک تو رفتی سمت شوگا واقعا فک کردی بت خیانت کرده ک ب چشمای مسوم شوگا نگاه کردی و با اون نگاه وحشیانت ب اون دختره نگاه کردی
+یااااا فک کردیییییی اینقدرر زیبایی ک شوهر من ب ت نگاه کنهه دختره ی هر/زه؟
+از اولم معلوم بود دنبال چی بودی ک هی ب ما میچسبیدی
+واقعا میخواید بدونین چ اتفاقی افتاده؟پس بریم ب دوربین نگاه کنیم
خلاصه شما ب دوربین نگاه کردینو فهمیدین شوگا بی گناهه و توعم دختره رو زنده نذاشتی(ادامشو تو کام میزارم خیلی طولانیه)
همش نگتهت ب شوگا بود خیلی خوشتیپ شده بود اونم متوجه نگاهت شده بودو هی نیشخند میزد ی دختره ای اومد تو جمعتون مثل اینکه اونم طراح لباس بود اولش خیلی میومد ژرف شما هی میخواست از طریق ت خودشو بچسبونه ب یونگی توعم اصلا ازش خوشت نمیومدو میدونستی ک قبلانم یجا دیگ دیده بودیش(قبلانم اومده بچسبه ب ت ولی متوجهش نشدی)بعد ا اینکه هی میچسبید ب تو یکم نزدیک ب یونگی شد هی میگفت ک طرفدارشه تو انتظار داشتی یونگی ازش دوری کنه ولی یونگی میخواست یکمحرستو در بیاره و باش خوب رفتار کرد اما فاصلشو حفظ کرد و خیلی عصبی شدی و اتیش بازی داشت شرو میشد و همچی از ذهنت پرید (علامت یونگی_. علامت تو+. علامت اون دختره ی......&)
+یونگی خیلی قشنگ نیست؟
_چرا ولی ب زیبایی ت ن(لبخندای قشنگش)
_ع ا.ت یلحظه برم گوشبمو بیارم جاش گذاشتم
+باشه زودد بیاا
_چشم ملکه ی من(دوتاتون خندیدین)
یونگی رفتو اتیش بازی شرو شد اون دختره هم پشتش رفت پیشش ت محو تماشای اتیش بازی شدی و کلا یادت رفته بود چیشد
یونگی گوشیشو ورداشت داشت میرفت ب سمت تو ک برخورد کرد ب اون دختره عنتر
_عا ببخشید میشه برین کنار؟
&ن
یونگی راشو کشید رفت ک اون هر/زه جیغ زد ب طوری جیغش بلند بود ک از صدای اتیش بازی بلند تر بود
_حالتون خوبه؟؟؟
ویو شوگا.
یهو دیدم داره خودشو بهم میریزه و رژشو پخش میکنه لباسشو پاره میکنه و موهاشو بهم میریزه ک ی لنگ کفششو درمیاره
_حالتون خوبه؟؟؟
&اتیش بازی اصلی الان شروع میشه...
ویو ا.ت
دیدم شوگا نی ب عضا گفتم اونا هم نگران شدیم از اون قسمت اتیش بازی دور شدیم و دنبال یونگی گشتیم ک اتیش بازی تموم شدو یونگی رو پیدا نکردم و یهو دیدم خبرنگاراو همه ی مهمونا جم شدن یجا خیلی ترسیده بودمم بلایی سر یونگی اومده باشه(خدانکنه)و دویدم سمتشون و یهو چشمام گرد شد
&اینننن عوضیییی سعیی کرد ب من تج/اوززز کنههه
(یونگی حاجوواج نگا میکنه)
(همون لحظه ت اومدی)&هااا زنشممم اومدددد
همه ی خبرنگارا ب ت نگاه کردن ک تو رفتی سمت شوگا واقعا فک کردی بت خیانت کرده ک ب چشمای مسوم شوگا نگاه کردی و با اون نگاه وحشیانت ب اون دختره نگاه کردی
+یااااا فک کردیییییی اینقدرر زیبایی ک شوهر من ب ت نگاه کنهه دختره ی هر/زه؟
+از اولم معلوم بود دنبال چی بودی ک هی ب ما میچسبیدی
+واقعا میخواید بدونین چ اتفاقی افتاده؟پس بریم ب دوربین نگاه کنیم
خلاصه شما ب دوربین نگاه کردینو فهمیدین شوگا بی گناهه و توعم دختره رو زنده نذاشتی(ادامشو تو کام میزارم خیلی طولانیه)
۴.۴k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.