زندکی مستقل
زندکی مستقل
پارت۸
رفتم خونه خیلی خسته بودم امروز کلا خیلی مسخره گذشت و تازه یادم اومد لباسای اقای چارو بهش ندادم ولی نمیدونستم باید چجوری بهش برسونم پس بیخیال شدم گفتم اگه خیلی دوستشون داره میتونه خودش بپوشتشون رفتم حموم کردم خیلی خسته بودم غذا درس کردمو خوردم و بعد رفتم آلارم گوشیم رو تنظیم کنم یهو یه پیام اومدع بود
؟؟. سلام من منشی اقای «جئون» هستم این لیست برنامه های شماست ممنون میشم بدون تجملات و با لباس ورزشی بیاین(به جو توجه نکنید)
از اینکه نیاز نبود لباس اجملاتی بپوشم خیالم راحت شد رفتم الارمم و تنظیم کردمو به منشی گفتم ک انجام میدمو خوابیدم
صبح.
بیدار شدم صبحانه خوردم لباسامو پوشیدم موهامو گوجه ای بستمو داشتم میرفتم پایین ک دیدم یه ماشین مشکی دنبالمه خیلی ترسیدم و تند تند میرفتم ک شیشه ی ماشین اومد پایین
راننده. ما از طرف اقای جئون هستیم لطفا سوار شید
+از کجا مطمعن شم؟
راننده. چون اون مرد منحرف هنوز ازاده اقای جئون گفتن ک ما برسونیمتون تا امنیتتون برطرف شه
سرم و تکون دادم و تشکر کردمو رفتم نشستم و رسیدم برام درو باز کردنو پیاده شدن احتمالا اینجا باشگاه جئونه ولی چقد بزرگه رفتم داخل رفتم داخل دیدم خونشه و تازه یادم اومد من مذبی خصوصیشم پس منطقیه ک بیام خونش همینجوری داشتم با خودم حرف میزدم ک صدایی شنیدم
_پس اومدین! خوش اومدید
+خیلی ممنون باید کجا بیام؟؟؟
پارت۸
رفتم خونه خیلی خسته بودم امروز کلا خیلی مسخره گذشت و تازه یادم اومد لباسای اقای چارو بهش ندادم ولی نمیدونستم باید چجوری بهش برسونم پس بیخیال شدم گفتم اگه خیلی دوستشون داره میتونه خودش بپوشتشون رفتم حموم کردم خیلی خسته بودم غذا درس کردمو خوردم و بعد رفتم آلارم گوشیم رو تنظیم کنم یهو یه پیام اومدع بود
؟؟. سلام من منشی اقای «جئون» هستم این لیست برنامه های شماست ممنون میشم بدون تجملات و با لباس ورزشی بیاین(به جو توجه نکنید)
از اینکه نیاز نبود لباس اجملاتی بپوشم خیالم راحت شد رفتم الارمم و تنظیم کردمو به منشی گفتم ک انجام میدمو خوابیدم
صبح.
بیدار شدم صبحانه خوردم لباسامو پوشیدم موهامو گوجه ای بستمو داشتم میرفتم پایین ک دیدم یه ماشین مشکی دنبالمه خیلی ترسیدم و تند تند میرفتم ک شیشه ی ماشین اومد پایین
راننده. ما از طرف اقای جئون هستیم لطفا سوار شید
+از کجا مطمعن شم؟
راننده. چون اون مرد منحرف هنوز ازاده اقای جئون گفتن ک ما برسونیمتون تا امنیتتون برطرف شه
سرم و تکون دادم و تشکر کردمو رفتم نشستم و رسیدم برام درو باز کردنو پیاده شدن احتمالا اینجا باشگاه جئونه ولی چقد بزرگه رفتم داخل رفتم داخل دیدم خونشه و تازه یادم اومد من مذبی خصوصیشم پس منطقیه ک بیام خونش همینجوری داشتم با خودم حرف میزدم ک صدایی شنیدم
_پس اومدین! خوش اومدید
+خیلی ممنون باید کجا بیام؟؟؟
۵.۶k
۲۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.