پارت 12
#پارت_12
*ا/ت رفت توی کافه نشست و منتظر دوستش بود تا بیاد جیمین رفت ماسک و عینک واسه خودشو تهیونگ و کوک اورد که ا/ت نشناستشون
رفتن توی نقطه ی کور کافه نشستن
دوست ا/ت اومد
سوهو:سلام ا/ت
ا/ت:سلام چطوری سوهو
سوهو:خوبم دلم برات تنگ شده بود خیلی وقته ندیده بودمت
ا/ت:اها *خودشو زد کوچه علی چپ*چیکار میکنی
سوهو:هیچی
سوهو:قراره کنسرت بزارین اره؟
ا/ت:اره داریم تمرین هامون.........
*ا/ت یهو ویمینکوکو میبینه
سوهو:چیشد؟
ا/ت:.......ها ها هیچی هیچی اره داریم تمرین هامونو شروع میکنیم
سوهو:خب موفق باشین تو سفارش بده من برم دستشویی و بیام
ا/ت:اوکی
*سوهو رفت دستشویی و ا/ت رفت سمت میز جیمین اینا
فلش بک از دید ویمینکوک:
کوک:اوووو دوستش پسره که
جیمین:قدشم چه بلنده حتی بلند تر از شما
تهیومگ:اینارو ولش چه قشنگه
مینکوک:ما خوشگل تریم
تهیونگ:اره اره
کوک:نکنه این همون پسرس که ا/ت دوسش داره؟
تهیونگ:امکان نداره این زشته
جیمین:توکه الان گفتی خوشگله
تهیونگ:ما جذاب تریم
کوک:تازه دخترا واسه ما جونشونو میدن این که پوخی نی
جیمین:عه پسره رفت دستشویی
کوک:شت ا/ت فهمید ما اینجاییم
تهیونگ:ریلکس باشین ارووووم
(پایان فلش بک)
ا/ت:خب خب ببین کیا اینجان*عصبی
جیمین:*خودشو زد به کری
کوک:عه ا/ت
تهیونگ:توهم اینجایی
ا/ت:الان داری میگین که کاملا اتفاقی همو اینجا دیدیم اره؟
جیمین:اره ما فق اومدیم ی چیزی بخوریم
ا/ت:یعنی منو تعقیب نکردین؟
تهیونگ:معلومه که نه
ا/ت:پس چرا انقد خودتونو قایم کردین
کوک:میدونی دیگه ارمی ها همه جا هسن
ا/ت:اره میدونم پس بادیگاردا کجان؟
کوک:گفتیم نیام
*سوهو اومد
سوهو:ا/ت بیا بریم اینجا چیکار میکنی
ا/ت:کاملا اتفاقی یعنی خیلی خیلی اتفاقی جیمین و کوک و تهیونگو دیدم چه جالب نه؟
سوهو:سلام بچه ها
جیمین:معرفی نمیکنی ا/ت؟
ا/ت:عاام سوهو دوستمه
تهیونگ:کجا اشنا شدین؟
ا/ت:واسه ی یک سال همکلاسی بودیم بعدم دوست شدیم
کوک:دوست معمولی دیگه؟
ا/ت:خب اره
سوهو:میخواین بیاین پیش ما بشینین؟
ویمینکوک:ارههه*از خدا خواسته
ا/ت:اره خب چرا نخواین*حالت تیکه
ا/ت:سوهو تو برو بشین الان میام
سوهو:باشه
*سوهو رفت سفارش بده
ا/ت:میدونید دیگه بریم خونه چی میشه
جیمین:البته
تهیونگ:سنگ قبرامون حاضره
کوک:من شیر موز هامو بهت میدم
ا/ت:بیخیال بیاین بریم
*رفتیم نشستیم سفارش دادیم خوردیم موقع خدافظی
سوهو:من برای کنسرتتون میام
کوک:حتما منتظرتیم*نیش خنده
*سوهو ا/ت و بغل کرد رف
جیمین:هاااا چی شد چرا بغلت کرد
تهیونگ:فازش چی بود
کوک:ا/ت قب.ل نی تو تاحالا مارو بغل نکردی
ا/ت:من که اونو بغل نکردم خودش بغلم کرد
جیمین:خب الان تو مارو بغل کن
ا/ت:واسه چی
تهیونگ:چیزی که نمیشه بغلمون کنی:/
ا/ت:باشه بابا مثل بچه هایین
کوک:بچه ها توییم دیگه
ا/ت:یاا من از همتون کوچیک ترم
جیمین:مهم نیس الان بغلمون کن
ا/ت:باش بیاین
کوک:اول من
تهیونگ:نه من
جیمین:ساکت بابا از بزرگ به کوچیک
*ا/ت بغلشون کرد
کوک:نیاین بریم شهر بازی؟
ا/ت:مگه بچه شدی
تهیونگ:شهر بازی که فقط برای بچه ها نی
جیمین:راست میگه
ا/ت:عووووووف باشه بریم
...........
ادامه داره:)
اسلاید دو:عکس سوهو
*ا/ت رفت توی کافه نشست و منتظر دوستش بود تا بیاد جیمین رفت ماسک و عینک واسه خودشو تهیونگ و کوک اورد که ا/ت نشناستشون
رفتن توی نقطه ی کور کافه نشستن
دوست ا/ت اومد
سوهو:سلام ا/ت
ا/ت:سلام چطوری سوهو
سوهو:خوبم دلم برات تنگ شده بود خیلی وقته ندیده بودمت
ا/ت:اها *خودشو زد کوچه علی چپ*چیکار میکنی
سوهو:هیچی
سوهو:قراره کنسرت بزارین اره؟
ا/ت:اره داریم تمرین هامون.........
*ا/ت یهو ویمینکوکو میبینه
سوهو:چیشد؟
ا/ت:.......ها ها هیچی هیچی اره داریم تمرین هامونو شروع میکنیم
سوهو:خب موفق باشین تو سفارش بده من برم دستشویی و بیام
ا/ت:اوکی
*سوهو رفت دستشویی و ا/ت رفت سمت میز جیمین اینا
فلش بک از دید ویمینکوک:
کوک:اوووو دوستش پسره که
جیمین:قدشم چه بلنده حتی بلند تر از شما
تهیومگ:اینارو ولش چه قشنگه
مینکوک:ما خوشگل تریم
تهیونگ:اره اره
کوک:نکنه این همون پسرس که ا/ت دوسش داره؟
تهیونگ:امکان نداره این زشته
جیمین:توکه الان گفتی خوشگله
تهیونگ:ما جذاب تریم
کوک:تازه دخترا واسه ما جونشونو میدن این که پوخی نی
جیمین:عه پسره رفت دستشویی
کوک:شت ا/ت فهمید ما اینجاییم
تهیونگ:ریلکس باشین ارووووم
(پایان فلش بک)
ا/ت:خب خب ببین کیا اینجان*عصبی
جیمین:*خودشو زد به کری
کوک:عه ا/ت
تهیونگ:توهم اینجایی
ا/ت:الان داری میگین که کاملا اتفاقی همو اینجا دیدیم اره؟
جیمین:اره ما فق اومدیم ی چیزی بخوریم
ا/ت:یعنی منو تعقیب نکردین؟
تهیونگ:معلومه که نه
ا/ت:پس چرا انقد خودتونو قایم کردین
کوک:میدونی دیگه ارمی ها همه جا هسن
ا/ت:اره میدونم پس بادیگاردا کجان؟
کوک:گفتیم نیام
*سوهو اومد
سوهو:ا/ت بیا بریم اینجا چیکار میکنی
ا/ت:کاملا اتفاقی یعنی خیلی خیلی اتفاقی جیمین و کوک و تهیونگو دیدم چه جالب نه؟
سوهو:سلام بچه ها
جیمین:معرفی نمیکنی ا/ت؟
ا/ت:عاام سوهو دوستمه
تهیونگ:کجا اشنا شدین؟
ا/ت:واسه ی یک سال همکلاسی بودیم بعدم دوست شدیم
کوک:دوست معمولی دیگه؟
ا/ت:خب اره
سوهو:میخواین بیاین پیش ما بشینین؟
ویمینکوک:ارههه*از خدا خواسته
ا/ت:اره خب چرا نخواین*حالت تیکه
ا/ت:سوهو تو برو بشین الان میام
سوهو:باشه
*سوهو رفت سفارش بده
ا/ت:میدونید دیگه بریم خونه چی میشه
جیمین:البته
تهیونگ:سنگ قبرامون حاضره
کوک:من شیر موز هامو بهت میدم
ا/ت:بیخیال بیاین بریم
*رفتیم نشستیم سفارش دادیم خوردیم موقع خدافظی
سوهو:من برای کنسرتتون میام
کوک:حتما منتظرتیم*نیش خنده
*سوهو ا/ت و بغل کرد رف
جیمین:هاااا چی شد چرا بغلت کرد
تهیونگ:فازش چی بود
کوک:ا/ت قب.ل نی تو تاحالا مارو بغل نکردی
ا/ت:من که اونو بغل نکردم خودش بغلم کرد
جیمین:خب الان تو مارو بغل کن
ا/ت:واسه چی
تهیونگ:چیزی که نمیشه بغلمون کنی:/
ا/ت:باشه بابا مثل بچه هایین
کوک:بچه ها توییم دیگه
ا/ت:یاا من از همتون کوچیک ترم
جیمین:مهم نیس الان بغلمون کن
ا/ت:باش بیاین
کوک:اول من
تهیونگ:نه من
جیمین:ساکت بابا از بزرگ به کوچیک
*ا/ت بغلشون کرد
کوک:نیاین بریم شهر بازی؟
ا/ت:مگه بچه شدی
تهیونگ:شهر بازی که فقط برای بچه ها نی
جیمین:راست میگه
ا/ت:عووووووف باشه بریم
...........
ادامه داره:)
اسلاید دو:عکس سوهو
۲۰.۴k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.