پارت

پارت67

قاشق و گرفتم جلو دهنش
-بیا بخور...
خیلی خنثی اول زل زد بعد دهنش و باز کرد که قاشق و کردم تو دهنش
انگار تلخ بود چون قشنگ قیافش زرد شده بود😂💔
لیوان اب و از رو عسلی کنار تخت برداشتم و دادم دستش که یه نفس داد بالا بعدم لیوان و گرفت سمتم
با دهن کجی ازش گرفتم همینجوری که نگام میکرد دراز کشید و رفت زیر پتو و چشماشو بست
پوفی کردم
-گشنت نیست؟
نچی کرد
-خب چه بهتر.. بگیر بخواب گشنت شد صدام کن
خاستم برم بیرون که صدام زد
شوگا: ات..!
برگشتم طرفش
-هوم؟
شوگا: برام یکم شربت بزن بیار بالا
-ها؟
شوگا: ترکی حرف میزنم؟ دارم به زبان شیرین کره ای برات حرف میزنم
گفتم شربت درست کم برام
-نه انگار حالت خوب شده.. خدت پا میشی میای پایین درست میکنی
گشنتم بود خدت تشریف میاری پایین.. انگار من حمالشم
شوگا: کوری نمیبینی مریضم
-والا که از من حالت خیلی بهتره
پشتمو کردم کع برم یدفه پاشو بلند کرد و یه جفتک زد در کو*نم😐
با جیغ برگشتم طرفش
-یااااااااااااا وحشی
رفت زیر پتو که فقط چشماش مشخص بود
دستمو مشت کردم و گرفتم بالا سرم
-همینو بزنم تو اون سر بی خاصیتت
پتو رو اورد پایین
شوگا: اوکی حالا برو شربت بیار.. عاها یخم بنداز توش.. تشکرم لازم نیست
وظیفته
دهنم اندازه غار علی صدر وا شده بود
-هه؟؟؟؟
دوباره جفتک پروند
شوگا: عه برو دیگه.. خدم میدونم خشگلم ولی میترسم اگه اینقد اینجوری بهم زل بزنی با اون شچمای شورت چشمم بزنی
همی بخاطر تو و اون چشمای شورته که من الان تو این وضعیتم
دیدگاه ها (۳)

پارت ۶۸من ازت متنفر نیستمدهنم از شدت تعجب دیگه رسیده بود به ...

پارت۶۹من ازت متنفر نیستمصدای پای طرف هی نزدیکتر میشد اصلا مغ...

دو پارت بعدی هم باسه شب

#پارت65 من ازت متنفر نیستمدکتر شوگا رو. معاینه کرد و فتمیدن ...

بعد مدت های طولانی اومدم ادامشو بنویسم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط