⁴ ²
⁴_²
ادامه ویو ات
تق تق تق
قلبم هزار بار تند تر تپید
در باز شد و ...
کوک بود ات بلند میشه
و میره جلوی کوک
ات: کوک( اروم)
کوک : اجازه بگیر برو بشین
توی ماشین( اروم و با حرص)
ات: ب.باشه(اروم) اقای معلم اگه
اجازه بدین من برم
معلم : باشه باشه میتونی بری
کوک: سلام
معلم: سلام اقای جونگ کوک بفرماید
به صندلی اشاره کرد کوک هم نشست
معلم : وقتتون رو نمیگیرم
کوک: این چه حرفیه
اختیار دارد ( درست نوشتم یا نه)
معلم: امروز زنگ اول امتحان
ریاضی گرفتم از بچه ها همه بالای ۱۵ بودن
پایین ترین نمره کلاس متعلق به
اته ۵\۹ گرفته بود
کوک : واقعا معذرت میخوام
میشه ورقه رو ببینم
معلم گفت بله ورقه رو به کوک داد
کوک با حرص به ورقه داشت
نگا میکرد بعد کلی حرف که حدود ۳۰ دقیقه
حرفا تموم شد کوک با معلم دست داد
و رفت بیرون زنگ اخر بود مدرسه
تموم شده بود هیشکی توی مدرسه نبود
کوک زیر لب میگفت : یعنی چی ۹ و نیم
اخه کمترین نمره ی کلاس
کوک رفت سمت ماشین و نشست
ات : کوکی من متاسفم(اروم)
کوک : یعنی چی ات ( داد) اخه زیر ۱۰
ات : کوکی من واقعا مفهوم
درس رو نفهمیده بودم
کوک: خوب میتونستی بگی(داد)
ات: ببخشید
کوک : اوکی بخشیدمت
ولی چیزی عوض شد ( بلند)
ات:...
کوک : باهام دیگه حرف نزن
ات:ک(اروم)
کوک: هیسسسسس
کوک به طرف کیپاپ روند چند
دقیقه بعد به کیپاپ رسید
ماشینو پارکینگ پارک کرد و پیاده شد
ات هم پشت سرش
کوک خیلی تند راه میرفت ات
مجبور بود کمی با دویدن بهش برسه
ادامه ویو ات
تق تق تق
قلبم هزار بار تند تر تپید
در باز شد و ...
کوک بود ات بلند میشه
و میره جلوی کوک
ات: کوک( اروم)
کوک : اجازه بگیر برو بشین
توی ماشین( اروم و با حرص)
ات: ب.باشه(اروم) اقای معلم اگه
اجازه بدین من برم
معلم : باشه باشه میتونی بری
کوک: سلام
معلم: سلام اقای جونگ کوک بفرماید
به صندلی اشاره کرد کوک هم نشست
معلم : وقتتون رو نمیگیرم
کوک: این چه حرفیه
اختیار دارد ( درست نوشتم یا نه)
معلم: امروز زنگ اول امتحان
ریاضی گرفتم از بچه ها همه بالای ۱۵ بودن
پایین ترین نمره کلاس متعلق به
اته ۵\۹ گرفته بود
کوک : واقعا معذرت میخوام
میشه ورقه رو ببینم
معلم گفت بله ورقه رو به کوک داد
کوک با حرص به ورقه داشت
نگا میکرد بعد کلی حرف که حدود ۳۰ دقیقه
حرفا تموم شد کوک با معلم دست داد
و رفت بیرون زنگ اخر بود مدرسه
تموم شده بود هیشکی توی مدرسه نبود
کوک زیر لب میگفت : یعنی چی ۹ و نیم
اخه کمترین نمره ی کلاس
کوک رفت سمت ماشین و نشست
ات : کوکی من متاسفم(اروم)
کوک : یعنی چی ات ( داد) اخه زیر ۱۰
ات : کوکی من واقعا مفهوم
درس رو نفهمیده بودم
کوک: خوب میتونستی بگی(داد)
ات: ببخشید
کوک : اوکی بخشیدمت
ولی چیزی عوض شد ( بلند)
ات:...
کوک : باهام دیگه حرف نزن
ات:ک(اروم)
کوک: هیسسسسس
کوک به طرف کیپاپ روند چند
دقیقه بعد به کیپاپ رسید
ماشینو پارکینگ پارک کرد و پیاده شد
ات هم پشت سرش
کوک خیلی تند راه میرفت ات
مجبور بود کمی با دویدن بهش برسه
۱۱.۶k
۲۳ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.