part¹⁰⁴
part¹⁰⁴
اتمام ویو ات_ meanwhile
دست راست جئون بعد از اینکه مطمئن شد امیلی دور شده وارد هتل شد و به سمت پذیرش رفت
دست راست جئون: اتاق خانم کیم ات چنده؟*اروم
پذیرش:ببخشید؟* متعجب
پذیرش : کسی با این نام اینجا نیست
دست راست جئون کمی به اطراف نگاه کرد و دوباره لب زد: نیازی نیست پنهون کاری کنید من بادیگاردشون هستم چیزی نیاز داشتن براشون آوردم و باید تحویل بدم!*اروم
پذیرش مردد به شخص نگاه کرد و سپس دست به تلفن شد، شماره ای رو گرفت و در عرض چند ثانیه با شخص پشت خط شروع به صحبت کرد: برای خانوم بسته ای آوردند!....بادیگاردشون.....باشه*اروم
بعد از قطع کردن تلفن، پذیرش نگاهی به شخص رو به رو کرد و سپس لب به هم جمبوند:اتاق ⁹⁸⁷
دست راست جئون: ممنون
A few minutes later
وو سوک در رو باز کرد و به اطراف نگاهی انداخت، تنها چیزی قابل مشاهده بود پاکتی بود که جلوی در قرار داشت
وو سوک: کیم...یک لحظه بیا
ات پس از مدت کوتاهی دم در اومد از اونجایی که تنها سوئیت طبقه سوئیت ات بود نگرانی چندانی برای شناسایی هویتش نداشت! به جعبه نگاه کرد و سپس اطراف رو وارسی کرد . جعبه رو برداشت و به داخل بازگشت
+ببین به ظاهر بادیگارد من کیه؟و پذیرش هتل رو اخراج کن. ابله ان!* کفری
دست راست جئون با لبخند به عکس هایی که گرفته بود نگاه انداخت و سپس وارد راه پله شد تلفنش رو برداشت و به شخصی زنگ زد؛ در کسری از دقیقه شروع به صحبت کرد:پیداش کردم رئیس!
Tomorrow ¹⁰:⁰³am_ پنت هاوس جئون(قبل از اینکه جئون و ات به عمارت بیان تو همون خونه زندگی میکردن)
جئون بوسه ای بر سر امیلی زد و سر میز نشست؛ نگاهی کوتاه به امیلی انداخت و سپس وعده صبحانه رو شروع کرد
_ببخشید دیشب نتونستم بیام خونه و تو رو معطل نگه داشتم...تلفنم خاموش بود
امیلی :....عیبی نداره* کمی مضطرب
_خوبی؟* با لبخند
امیلی: بیا سریع تر ازدواج کنیم ....تا کی قراره این رابطه پنهانی باشه؟
_عزیزم صبر داشته باش!هنوز زوده* با لبخند
امیلی: تو اصلا منو دوست داری ؟* مردد
_ این چیه سر صبحی داری میگی دیوونه*با تعجب
_ من بی نهایت عاشقتم، اما شرایط فعلا مناسب نیست کمتر از یک سال دیگه انتخابات هست و باید براش آماده بشم * نفس عمیق
_ بعد از اون میتونیم رابطه رو عمومی و در نهایت رسمی کنیم
امیلی : اما تا اون موقع....
_نگرانی چیزی هستی؟..اتفاقی قراره بیوفته یا افتاده که خبر ندارم؟* با لبخند
امیلی:....
اتمام ویو ات_ meanwhile
دست راست جئون بعد از اینکه مطمئن شد امیلی دور شده وارد هتل شد و به سمت پذیرش رفت
دست راست جئون: اتاق خانم کیم ات چنده؟*اروم
پذیرش:ببخشید؟* متعجب
پذیرش : کسی با این نام اینجا نیست
دست راست جئون کمی به اطراف نگاه کرد و دوباره لب زد: نیازی نیست پنهون کاری کنید من بادیگاردشون هستم چیزی نیاز داشتن براشون آوردم و باید تحویل بدم!*اروم
پذیرش مردد به شخص نگاه کرد و سپس دست به تلفن شد، شماره ای رو گرفت و در عرض چند ثانیه با شخص پشت خط شروع به صحبت کرد: برای خانوم بسته ای آوردند!....بادیگاردشون.....باشه*اروم
بعد از قطع کردن تلفن، پذیرش نگاهی به شخص رو به رو کرد و سپس لب به هم جمبوند:اتاق ⁹⁸⁷
دست راست جئون: ممنون
A few minutes later
وو سوک در رو باز کرد و به اطراف نگاهی انداخت، تنها چیزی قابل مشاهده بود پاکتی بود که جلوی در قرار داشت
وو سوک: کیم...یک لحظه بیا
ات پس از مدت کوتاهی دم در اومد از اونجایی که تنها سوئیت طبقه سوئیت ات بود نگرانی چندانی برای شناسایی هویتش نداشت! به جعبه نگاه کرد و سپس اطراف رو وارسی کرد . جعبه رو برداشت و به داخل بازگشت
+ببین به ظاهر بادیگارد من کیه؟و پذیرش هتل رو اخراج کن. ابله ان!* کفری
دست راست جئون با لبخند به عکس هایی که گرفته بود نگاه انداخت و سپس وارد راه پله شد تلفنش رو برداشت و به شخصی زنگ زد؛ در کسری از دقیقه شروع به صحبت کرد:پیداش کردم رئیس!
Tomorrow ¹⁰:⁰³am_ پنت هاوس جئون(قبل از اینکه جئون و ات به عمارت بیان تو همون خونه زندگی میکردن)
جئون بوسه ای بر سر امیلی زد و سر میز نشست؛ نگاهی کوتاه به امیلی انداخت و سپس وعده صبحانه رو شروع کرد
_ببخشید دیشب نتونستم بیام خونه و تو رو معطل نگه داشتم...تلفنم خاموش بود
امیلی :....عیبی نداره* کمی مضطرب
_خوبی؟* با لبخند
امیلی: بیا سریع تر ازدواج کنیم ....تا کی قراره این رابطه پنهانی باشه؟
_عزیزم صبر داشته باش!هنوز زوده* با لبخند
امیلی: تو اصلا منو دوست داری ؟* مردد
_ این چیه سر صبحی داری میگی دیوونه*با تعجب
_ من بی نهایت عاشقتم، اما شرایط فعلا مناسب نیست کمتر از یک سال دیگه انتخابات هست و باید براش آماده بشم * نفس عمیق
_ بعد از اون میتونیم رابطه رو عمومی و در نهایت رسمی کنیم
امیلی : اما تا اون موقع....
_نگرانی چیزی هستی؟..اتفاقی قراره بیوفته یا افتاده که خبر ندارم؟* با لبخند
امیلی:....
۲۴.۷k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.