همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p³⁹ )
همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p³⁹ )
کلید رو اروم روی در انداخت
در رو باز کرد و با خستگی تمام وارد خونه شد
تا پاشو توی خونه گذاشت در رو بست و قفلش کرد
به اطراف نگاهی انداخت
کلید رو توی جا کلیدی گذاشت
چراغ هارو روشن کرد و به سمت اشپز خونه رفت
رفت و از توی کابینت لیوانی برداشت
به سمت یخچال رفت و اب رو توی لیوان ریخت
کمی ازش خورد و لیوان رو روی میز گذاشت
به سمت اتاقش رفت و بین راه دستش رو روی موهاش کشید
متوجه شد خیلی وضعیت نامناسبی داره بهترین انتخاب حموم رفتنه
رفت توی اتاق
توی اینه خودش رو دید
لباس های نامرتب و باز و کوتاه
موهای شلخته
ارایش پاک شده
بدترین وضعیت ممکن!
خداروشکر کرد که تا الان نگرفتنش و بلایی سرش نیومده
حولش رو برداشت و به سمت حمام رفت
ده دقیقه بعد:
از حمام اومد بیرون و موهاش رو خشک کرد
لباس خونگی راحتی پوشید
رفت به سمت اشپزخونه تا چیزی بخوره
که یک دفعه
صدای در زدن رو شنید
کمی به خندش ترسید
با نگرانی و استرس و اروم به سمت در رفت
در رو باز کرد
اما
هیچکس
پشت در نبود
جز یه بسته
چی میتونه باشه؟
به اطراف نگاهی کرد اما هیچکس نبود
پرنده پر نمیزد
بسته رو اروم برداشت و در رو بست و قفل کرد
بسته رو گذاشت روی میز
دو دل بود برای باز کردنش
میتونست هرچیزی توی اون بسته باشه
خیلی اروم بسته رو باز کرد و دید...
کلید رو اروم روی در انداخت
در رو باز کرد و با خستگی تمام وارد خونه شد
تا پاشو توی خونه گذاشت در رو بست و قفلش کرد
به اطراف نگاهی انداخت
کلید رو توی جا کلیدی گذاشت
چراغ هارو روشن کرد و به سمت اشپز خونه رفت
رفت و از توی کابینت لیوانی برداشت
به سمت یخچال رفت و اب رو توی لیوان ریخت
کمی ازش خورد و لیوان رو روی میز گذاشت
به سمت اتاقش رفت و بین راه دستش رو روی موهاش کشید
متوجه شد خیلی وضعیت نامناسبی داره بهترین انتخاب حموم رفتنه
رفت توی اتاق
توی اینه خودش رو دید
لباس های نامرتب و باز و کوتاه
موهای شلخته
ارایش پاک شده
بدترین وضعیت ممکن!
خداروشکر کرد که تا الان نگرفتنش و بلایی سرش نیومده
حولش رو برداشت و به سمت حمام رفت
ده دقیقه بعد:
از حمام اومد بیرون و موهاش رو خشک کرد
لباس خونگی راحتی پوشید
رفت به سمت اشپزخونه تا چیزی بخوره
که یک دفعه
صدای در زدن رو شنید
کمی به خندش ترسید
با نگرانی و استرس و اروم به سمت در رفت
در رو باز کرد
اما
هیچکس
پشت در نبود
جز یه بسته
چی میتونه باشه؟
به اطراف نگاهی کرد اما هیچکس نبود
پرنده پر نمیزد
بسته رو اروم برداشت و در رو بست و قفل کرد
بسته رو گذاشت روی میز
دو دل بود برای باز کردنش
میتونست هرچیزی توی اون بسته باشه
خیلی اروم بسته رو باز کرد و دید...
۲۱.۱k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.