part¹⁷
part¹⁷
tehkook
کوک:بفهمم دوباره اینکارو کردی خودتو نرده بدون
مدیر:سرفه بیهوش
ویو کوک
ار اون خراب شده در آمدم واسه خودم سوال بود چرا اینکارو کردم چرا واسه یه پرستار غیرتی شدم همین طور که توی مغزش پر سوال بود رسید به خونه
تهیونگ:کوک...من
کوک:لازم به توضیح نیست
تهیونگ:آما اگر نداره
تهیونگ:ولی...کوک
کوک رفت تو اتاق
فردا صبح
بچه ها کوک اینجا داره خواب میبینه
ویو کوک
چرا تنهاش گذاشتی ، چرا باهاش اینکارا رو میکنی اون میتونی بهت کمک کنه که تا حالت خوب بشه
کوک:کی
خودت اون رو خوب میشناسی اسمش.....
از خواب پریدم نفس نفس میزدم عرق کرده بودم اولین کسی که به ذهنم آمد صدا کنم تهیونگ بود
کوک:تهیونگ((داد))
ویو تهیونگ
تازه از خواب بیدار شده بودم دوباره کابوس هام شروع شد اههه اون کی بود
(((تو باید بهش کمک کنی )))
همینطور که داشتم فکر می کردم صدای داد کوک آمد منو صدا میکرد بدو بدو رفتم سمت اتاقش
.........
بچه ها ببخشید که نتونستم فیک رو بزارم گوشیم خراب شده بود الان درست کردم قول میدم امروز براتون کلی پارت بزارم
tehkook
کوک:بفهمم دوباره اینکارو کردی خودتو نرده بدون
مدیر:سرفه بیهوش
ویو کوک
ار اون خراب شده در آمدم واسه خودم سوال بود چرا اینکارو کردم چرا واسه یه پرستار غیرتی شدم همین طور که توی مغزش پر سوال بود رسید به خونه
تهیونگ:کوک...من
کوک:لازم به توضیح نیست
تهیونگ:آما اگر نداره
تهیونگ:ولی...کوک
کوک رفت تو اتاق
فردا صبح
بچه ها کوک اینجا داره خواب میبینه
ویو کوک
چرا تنهاش گذاشتی ، چرا باهاش اینکارا رو میکنی اون میتونی بهت کمک کنه که تا حالت خوب بشه
کوک:کی
خودت اون رو خوب میشناسی اسمش.....
از خواب پریدم نفس نفس میزدم عرق کرده بودم اولین کسی که به ذهنم آمد صدا کنم تهیونگ بود
کوک:تهیونگ((داد))
ویو تهیونگ
تازه از خواب بیدار شده بودم دوباره کابوس هام شروع شد اههه اون کی بود
(((تو باید بهش کمک کنی )))
همینطور که داشتم فکر می کردم صدای داد کوک آمد منو صدا میکرد بدو بدو رفتم سمت اتاقش
.........
بچه ها ببخشید که نتونستم فیک رو بزارم گوشیم خراب شده بود الان درست کردم قول میدم امروز براتون کلی پارت بزارم
۸.۹k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.