♧جوابمو بده
♧جوابمو بده
ته نزدیک لیسا میشه و یه سیلی محکم میزنه به لیسا جوری که لیسا زمین میخوره
_(تعجب شدیدددد)
=حواست هست داری چه گوهی میخوریییی(داد شدید،اصبانیت)
اجوما میره پیشه لیسا
$خ..خوبی
♧برو اونوررر
لیسا بلند میشه
(ویدیو کوک)
توی اتاقم نشسته بودم،،،که صدای داد تهیونگ اومد با خودم گفتم که حتمن دوباره با اجوما ها دعواش شده،،که صدای سیلی زدن اومد
+تهیونگ رو اجوما دست بلد کرد؟؟
بلد شدمو رفتم پایین دیدم یجی ولیسا اونجان و لیسا دستش روی صورتشه
♧ت...توو..ا...الان...به خاطره یه امیزاد منو...
+اینجا چخبره
=اره بخاطره ادمیزاد زدمت
♧عقلت رو از دست دارییی؟؟؟
=صدات رو برام بالا نیارررر
+اههه...هردوتون خفه شیددددد
+چه مرگتونه
♧هق...کوک...هق...عشقممم.....تهیونگ روم دست بلد کرد(اشک تمساح)
+چی؟؟تهیونگ تو روی یه دختر دست بلد کردی
=دلیلشو ازش بپرس
+چی کار کردی لیسا...تهیونگ الکی یه دخترو نمیزنه
♧هق...هق...توی اشبز خونه یجی روم چاقو بلد کرد...خاست منو بکشه...هق...هق..منم...خاستم از خودم دفاع کنم...هق..
_چیییییی....د...دوغ میگه من همچین کاری رو نکردم
■این همه سروصدا چیه دیگههههه
■اینجا چه خبره....لیسا....عزیرم...چرا گریه میکنی؟
♧هق...هق...اون...
■لیسا اون جوری حرف نزن بدم میاد
♧اون...دختره خاست منو بکشه...و...تهیونگ روم دست بلد کرد...هق..
■اون خاست تورو بکشه؟
_دروغ میگههههه
■خفه شووووو
+=بابا(ته و کوک هم زمان گفتن)
■بیونگگگگگگگ...
¿بله قربان
■یجی و تهیونگ رو ببر توی زیر زمین باید اونجا بمونن تا ادم شن
=چی...باباااا
+بابا...چطور اجازه میدید یه دخترو یه پسر پیشه هم بمونن...اونم زیر زمین
■زود باشششش
¿چشم قربان
=هوشششش..ولم کنیدددد
_ک..کوککک
بیونگ ته و یجی رو میبره
+بابا لطفن حداقل تو یه جا نزارشون
■بس کن کوک
پارت۳۸
ته نزدیک لیسا میشه و یه سیلی محکم میزنه به لیسا جوری که لیسا زمین میخوره
_(تعجب شدیدددد)
=حواست هست داری چه گوهی میخوریییی(داد شدید،اصبانیت)
اجوما میره پیشه لیسا
$خ..خوبی
♧برو اونوررر
لیسا بلند میشه
(ویدیو کوک)
توی اتاقم نشسته بودم،،،که صدای داد تهیونگ اومد با خودم گفتم که حتمن دوباره با اجوما ها دعواش شده،،که صدای سیلی زدن اومد
+تهیونگ رو اجوما دست بلد کرد؟؟
بلد شدمو رفتم پایین دیدم یجی ولیسا اونجان و لیسا دستش روی صورتشه
♧ت...توو..ا...الان...به خاطره یه امیزاد منو...
+اینجا چخبره
=اره بخاطره ادمیزاد زدمت
♧عقلت رو از دست دارییی؟؟؟
=صدات رو برام بالا نیارررر
+اههه...هردوتون خفه شیددددد
+چه مرگتونه
♧هق...کوک...هق...عشقممم.....تهیونگ روم دست بلد کرد(اشک تمساح)
+چی؟؟تهیونگ تو روی یه دختر دست بلد کردی
=دلیلشو ازش بپرس
+چی کار کردی لیسا...تهیونگ الکی یه دخترو نمیزنه
♧هق...هق...توی اشبز خونه یجی روم چاقو بلد کرد...خاست منو بکشه...هق...هق..منم...خاستم از خودم دفاع کنم...هق..
_چیییییی....د...دوغ میگه من همچین کاری رو نکردم
■این همه سروصدا چیه دیگههههه
■اینجا چه خبره....لیسا....عزیرم...چرا گریه میکنی؟
♧هق...هق...اون...
■لیسا اون جوری حرف نزن بدم میاد
♧اون...دختره خاست منو بکشه...و...تهیونگ روم دست بلد کرد...هق..
■اون خاست تورو بکشه؟
_دروغ میگههههه
■خفه شووووو
+=بابا(ته و کوک هم زمان گفتن)
■بیونگگگگگگگ...
¿بله قربان
■یجی و تهیونگ رو ببر توی زیر زمین باید اونجا بمونن تا ادم شن
=چی...باباااا
+بابا...چطور اجازه میدید یه دخترو یه پسر پیشه هم بمونن...اونم زیر زمین
■زود باشششش
¿چشم قربان
=هوشششش..ولم کنیدددد
_ک..کوککک
بیونگ ته و یجی رو میبره
+بابا لطفن حداقل تو یه جا نزارشون
■بس کن کوک
پارت۳۸
۱۵.۸k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.