"آلبوم مشترک "
"آلبوم مشترک "
last part
ات ویو
درد زیر دلم کمی خوب شده بود و کم کم چشام داشت گرم میشد که صدای جونگ کوک مانعش شد
+برو حموم یه دوش آب گرم بگیر دردت کمتر میشه
با تنبلی سرمو به نشانه
+پس خودم میبرمت
.....
بالا پایین شدن تخت باعث شد که چشمامو باز کنم جونگ کوک به طرفم اومد برآید بغلم کردو به سمت حموم رفت
با کج خلقی گفتم
_گفتم که نمیخوام
جدی لب زد
+هییششش...حرف نباشه
با حرص اداشو در اوردم
..........
حولمو پوشیدمو اومدم بیرون جونگ کوک داشت موهاشو سشوار میکشید به سمت کمد لباس رفتم یه دست لباس راحتی برداشتم همونجا بی توجه به جونگ کوک مشغول پوشیدن لباسام شدم البته متوجه نگاهی سنگینش حین پوشیدن لباسام شدم ولی واکنشی نشون ندادم
......
به سمتش رفتمو سشوار ازش گرفتم بادشو تنظیم کردمو به سمت موهام گرفتم مشغول خشک کردن موهام شدم
.....
به سمت تخت مشترکمون رفتمو کنار جونگ کوک دراز کشیدم به زور خودمو تو بغلش جا کردم
سرمو گذاشتم روسینش و چشامو بستم
.....
چشام کم کم گرم شد و خودمو تو بغل جونگ کوک تسلیم خواب کردم.....
ویسگون پاکیده بودش دوباره گذاشتم
last part
ات ویو
درد زیر دلم کمی خوب شده بود و کم کم چشام داشت گرم میشد که صدای جونگ کوک مانعش شد
+برو حموم یه دوش آب گرم بگیر دردت کمتر میشه
با تنبلی سرمو به نشانه
+پس خودم میبرمت
.....
بالا پایین شدن تخت باعث شد که چشمامو باز کنم جونگ کوک به طرفم اومد برآید بغلم کردو به سمت حموم رفت
با کج خلقی گفتم
_گفتم که نمیخوام
جدی لب زد
+هییششش...حرف نباشه
با حرص اداشو در اوردم
..........
حولمو پوشیدمو اومدم بیرون جونگ کوک داشت موهاشو سشوار میکشید به سمت کمد لباس رفتم یه دست لباس راحتی برداشتم همونجا بی توجه به جونگ کوک مشغول پوشیدن لباسام شدم البته متوجه نگاهی سنگینش حین پوشیدن لباسام شدم ولی واکنشی نشون ندادم
......
به سمتش رفتمو سشوار ازش گرفتم بادشو تنظیم کردمو به سمت موهام گرفتم مشغول خشک کردن موهام شدم
.....
به سمت تخت مشترکمون رفتمو کنار جونگ کوک دراز کشیدم به زور خودمو تو بغلش جا کردم
سرمو گذاشتم روسینش و چشامو بستم
.....
چشام کم کم گرم شد و خودمو تو بغل جونگ کوک تسلیم خواب کردم.....
ویسگون پاکیده بودش دوباره گذاشتم
۴.۹k
۱۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.