عشق تلخ
عشق تلخ
#ارسلان
دیانا با دیدن همدست علی خیلی ترسیده بود
من شناختمش اما واسه اینکه اتفاقی نیفته خودمو زدم ب بی خیالی....
دیانا بریم تو خیلی سرده نه پالتویی اوردی نه چیزی خب
_یکم دیگه بمونیم ارسلان((لوس))
اب و هوای بیمارستان نیمسازه بم
تو دلت واسه دنیا نمیسوزه ؟؟
بمیرم براش
+ایشالله خوب میشه ینی باید بشه ... واسه اون بچه حداقل.:
_ایشالله
رفتیم تو
خودم خیلی واسه رضا و دنیا نگران بودم
اونا قرار بود پدر و مادر شن
_دیانا من سریع میرم بجایی برمیگردمم تو برو تو سرده هوا سرما میخوری
+منم میام... اصن میخای بری کجا
_میام دیگه یکار خیلی مهم واسم پیش اومده خب
+باشه ولی مواظب خودت باشیاااااا بپوشون خودتو سرما نخوری
_ای بابا باشه مگه بچم(( لحن مسخره ))
+آره آره بِلَسِننننن((خنده))
_باشه برو تو خدافز((خنده ))
+خدافز
#پانیذ
_بیا این چاییو بخور یکم گرم شی اصن رنگ و رو نداریاااا
+مرسی مهراب تو رضا رو ببر خونه یکم استراحت کنه من میمونم پبش دنیا
رضا: نه بابا شما برین من میمونم پیش دنیا این چ حرفیه آخه
_چشات پف کرده رضا یه ثانیه ام چش رو هم نزاشتی زنتو ک نمیخوریم خوب میشه ببرش خونه تا میتونی نگاش کن و باهاش حرف بزن الان مریضه موندن شما هم فایده ای نداره
+یه مرد ک باید اینجا باشه پانی؟ نباید باشه؟؟؟
_چه مردی مهراب ؟؟ اینجا تا دلت بخواد نگهبان و ازینجور آدما هس شما برین یکم ب خودتون برسین و استراحت کنین تا حالتون جا بیاد من فردا رو میرم خونه شما بیاین پیشش باشین
+باشه پس من برم سریع دنیا رو ببینم و بر میگردم حالا ک اصرار میکنی پانیذ خانم
_ برو برو رضا جون
نگاه نگاه جون نداره راه بره طفلک
ادامه دارد...
تقدیم نگاه مهربونتوننننننن
#ارسلان
دیانا با دیدن همدست علی خیلی ترسیده بود
من شناختمش اما واسه اینکه اتفاقی نیفته خودمو زدم ب بی خیالی....
دیانا بریم تو خیلی سرده نه پالتویی اوردی نه چیزی خب
_یکم دیگه بمونیم ارسلان((لوس))
اب و هوای بیمارستان نیمسازه بم
تو دلت واسه دنیا نمیسوزه ؟؟
بمیرم براش
+ایشالله خوب میشه ینی باید بشه ... واسه اون بچه حداقل.:
_ایشالله
رفتیم تو
خودم خیلی واسه رضا و دنیا نگران بودم
اونا قرار بود پدر و مادر شن
_دیانا من سریع میرم بجایی برمیگردمم تو برو تو سرده هوا سرما میخوری
+منم میام... اصن میخای بری کجا
_میام دیگه یکار خیلی مهم واسم پیش اومده خب
+باشه ولی مواظب خودت باشیاااااا بپوشون خودتو سرما نخوری
_ای بابا باشه مگه بچم(( لحن مسخره ))
+آره آره بِلَسِننننن((خنده))
_باشه برو تو خدافز((خنده ))
+خدافز
#پانیذ
_بیا این چاییو بخور یکم گرم شی اصن رنگ و رو نداریاااا
+مرسی مهراب تو رضا رو ببر خونه یکم استراحت کنه من میمونم پبش دنیا
رضا: نه بابا شما برین من میمونم پیش دنیا این چ حرفیه آخه
_چشات پف کرده رضا یه ثانیه ام چش رو هم نزاشتی زنتو ک نمیخوریم خوب میشه ببرش خونه تا میتونی نگاش کن و باهاش حرف بزن الان مریضه موندن شما هم فایده ای نداره
+یه مرد ک باید اینجا باشه پانی؟ نباید باشه؟؟؟
_چه مردی مهراب ؟؟ اینجا تا دلت بخواد نگهبان و ازینجور آدما هس شما برین یکم ب خودتون برسین و استراحت کنین تا حالتون جا بیاد من فردا رو میرم خونه شما بیاین پیشش باشین
+باشه پس من برم سریع دنیا رو ببینم و بر میگردم حالا ک اصرار میکنی پانیذ خانم
_ برو برو رضا جون
نگاه نگاه جون نداره راه بره طفلک
ادامه دارد...
تقدیم نگاه مهربونتوننننننن
۷.۸k
۱۵ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.