اشتباه

𝐖𝐫𝐨𝐧𝐠 {اشتباه}
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏𝟒 ادامه



جانگ کوک : ازت خواهش میکنم ..... لطفا ..... ببین من رو

ات :شششششش آروم ..... الان هانول بیدار میشه......

جانگ کوک ات رو محکم توی بغلش فشرد که
متوجه خیس شدن دستش شد و بعد به کل خونی بودن لباس ..... اون تیر خورده بود .... دقیقا تووو ....پهلوش

ات : بهم قول بده مراقب هانول باشی...... (شکسته شکسته )

جانگ کوک: نترس خوب میشی....( گریه اش گرفته بود )

همونطور که ات رو محکم توی بغلش میفشرد اسم بادیگاردش رو فریاد زد

جانگ کوک : جانگککککک هووووووو

ات: شییییییی هانول رو بیدار نکن

جانگ کوک: جانگککککک هووووووو

هانول: بابا.... مامان خوبی

جانگ کوک: برو زیر پتو هانول...برووووووو

جانگ هو: ق..... قربان ..... خانم؟

جانگ کوک: زنگ بزن آمبولانس

ات: نترس هانول ..... چیزی نی... (و بعدش سیاهی مطلق)

جانگ کوک: ات ات نه نه نه..... چشمات رو بازکن .....باز کن چشماتو.....بازش ‌کنننن


داریم به پارت های آخر نزدیک میشیم🔥
دیدگاه ها (۱۱۴)

𝐖𝐫𝐨𝐧𝐠 {اشتباه}𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏𝟓 توی آمبولانس بود ..... مدام سرش رو بین...

𝐖𝐫𝐨𝐧𝐠 {اشتباه}𝐏𝐚𝐫𝐭‌ 𝐥𝐚𝐬𝐭خانم جئون: نگو این حرف رو ..... تو ف...

𝐖𝐫𝐨𝐧𝐠 {اشتباه}𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏𝟒همزمان با بادیگاردهای اون مرد بادیگارده...

𝐖𝐫𝐨𝐧𝐠 {اشتباه}𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏𝟑کوک: باید برم یه ماموریت دارم فکر کنم ت...

عشق چیز خوبیه پارت ۹صبح روز بعد ویو اتبا درد بدی از خواب پاش...

پارت آخرآنچه گذشت: از دستشویی امدم بیرون که دیدم......یهو یو...

𝚙𝚊𝚛𝚝12اسلاید دوم ات اسلاید سوم لباس های ات برای پروازاسلاید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط