وانشات"عاشق بودن جرم نیست"
وانشات"عاشق بودن جرم نیست"
pt: 16
صبح چشمامو باز کردم تو بغل تهیونگ بودم خواستم آروم بلند شم که تهیونگ از خواب بیدار شد
تهیونگ: صبح بخیر خانم کوچولو
ا.ت: صبح بخیر عزیزم
بلند شدم رفتم دستشویی
اومدم بیرون ی لباس خوشکل پوشیدم و رفتم بیرون داشتم قدم میزدم که یکی از پشت بغلم کرد(یکی رو هم مث ته نداشتیم عی کیرم ت این زندگی)
وقتی به پشتم نگاه کردم دیدم اون تهیونگ
ا.ت: تهیونگ کار داری؟
تهیونگ: نه... نکنه دلت میخواد*خنده شیطانی
ا.ت: چرا انقدر منحرفی
تهیونگ: من منحرفم!
ا.ت: ن پ من
تهیونگ: رفتیم خونه به حسابت میرسم
ا.ت: ا.ت نمیتونی
از بغلش در اومدم
تهیونگ: اگه تونستم چی
ا.ت: نع نمیتونی*خنده
فرار کردم تهیونگ هم دنبالم میکرد رسیدیم پیش کلبه ها که تهیونگ منو گرفت و قلقلکم میداد
ا.ت: باشه ببخشید..... بسه*خنده
تهیونگ: تا تو باشی یه بار دیگه با من شوخی نکنی*خنده
ا.ت: باشه... آی شکمم درد گرفت انقدر خندیدم
کیم اومد پیشمون
کیم: سلام ا.ت سلام آقای کیم
ا.ت: سلام خوبی
تهیونگ: سلام شما خوبی
کیم: ا.ت بیا کارت دارم*خنده شیطانی
تهیونگ: چیکار داری با عشق من
کیم: هیچی یه چیز خصوصیه
ا.ت: باشه الان میام
کیم دستمو گرفت برد تو کلبه خودش
ا.ت: کیم چیشده؟
کیم: ا.ت..
ا.ت: بگو دیگه
کیم: ا.ت م... من
ا.ت: خاک تو سرت چرا به ان و من افتادی
کیم: آخه خجالت میکشم بگم
ا.ت: مثلا منم دخترما
کیم: ب.. باشه میگم
ا.ت: بگو
کیم: ا.ت من... من... من پریود شدم
ا.ت: خاک تو سرت واسه این خجالت میکشی
کیم: هوم
ا.ت: نوار داری
کیم: اره
ا.ت: شکمت درد میکنه
کیم: یکم
ا.ت: خوبه پس من برم پیش تهیونگ
کیم: بی احساس
ا.ت: راستی نگفتی رلت کیه شیطون*خنده شیطانی
کیم: ا.تتتتتتتتت*غر الکی
از کلبه فرار کردم اونم دنبالم میومد رسیدم به تهیونگ پریدم بغلش
تهیونگ: به عشق من چیکار داری*خنده ریز
کیم: فضولی میکنه
ا.ت: مثلا بهترین دوستتم
کیم: باشه بعدا بهت میگم فضول خانم*خنده شیطانی
تهیونگ: برو ببینم عشق منو اذیت نکن*خنده ریز
ا.ت: برو گمشو منو عشقمو تنها بزار*خنده شیطانی
کیم: میخوای چیکار کنی با عشقت*خنده شیطانی
ا.ت: ب ت چ:/
کیم: باشه من میرم خدافظ
ا.ت و تهیونگ: خدافظ
رفتیم تو کلبه لباسامونو عوض کردیم رفتم خودمو پرت کردم رو تخت حوصلم سر رفته بود که تهیونگ اومد کنارم نشست........
یاح یاح بازم خماری😈
شرط
20 لایک
10 کامنت
باید فیک دیگه رو هم بنویسم پس صبر کنید😈
pt: 16
صبح چشمامو باز کردم تو بغل تهیونگ بودم خواستم آروم بلند شم که تهیونگ از خواب بیدار شد
تهیونگ: صبح بخیر خانم کوچولو
ا.ت: صبح بخیر عزیزم
بلند شدم رفتم دستشویی
اومدم بیرون ی لباس خوشکل پوشیدم و رفتم بیرون داشتم قدم میزدم که یکی از پشت بغلم کرد(یکی رو هم مث ته نداشتیم عی کیرم ت این زندگی)
وقتی به پشتم نگاه کردم دیدم اون تهیونگ
ا.ت: تهیونگ کار داری؟
تهیونگ: نه... نکنه دلت میخواد*خنده شیطانی
ا.ت: چرا انقدر منحرفی
تهیونگ: من منحرفم!
ا.ت: ن پ من
تهیونگ: رفتیم خونه به حسابت میرسم
ا.ت: ا.ت نمیتونی
از بغلش در اومدم
تهیونگ: اگه تونستم چی
ا.ت: نع نمیتونی*خنده
فرار کردم تهیونگ هم دنبالم میکرد رسیدیم پیش کلبه ها که تهیونگ منو گرفت و قلقلکم میداد
ا.ت: باشه ببخشید..... بسه*خنده
تهیونگ: تا تو باشی یه بار دیگه با من شوخی نکنی*خنده
ا.ت: باشه... آی شکمم درد گرفت انقدر خندیدم
کیم اومد پیشمون
کیم: سلام ا.ت سلام آقای کیم
ا.ت: سلام خوبی
تهیونگ: سلام شما خوبی
کیم: ا.ت بیا کارت دارم*خنده شیطانی
تهیونگ: چیکار داری با عشق من
کیم: هیچی یه چیز خصوصیه
ا.ت: باشه الان میام
کیم دستمو گرفت برد تو کلبه خودش
ا.ت: کیم چیشده؟
کیم: ا.ت..
ا.ت: بگو دیگه
کیم: ا.ت م... من
ا.ت: خاک تو سرت چرا به ان و من افتادی
کیم: آخه خجالت میکشم بگم
ا.ت: مثلا منم دخترما
کیم: ب.. باشه میگم
ا.ت: بگو
کیم: ا.ت من... من... من پریود شدم
ا.ت: خاک تو سرت واسه این خجالت میکشی
کیم: هوم
ا.ت: نوار داری
کیم: اره
ا.ت: شکمت درد میکنه
کیم: یکم
ا.ت: خوبه پس من برم پیش تهیونگ
کیم: بی احساس
ا.ت: راستی نگفتی رلت کیه شیطون*خنده شیطانی
کیم: ا.تتتتتتتتت*غر الکی
از کلبه فرار کردم اونم دنبالم میومد رسیدم به تهیونگ پریدم بغلش
تهیونگ: به عشق من چیکار داری*خنده ریز
کیم: فضولی میکنه
ا.ت: مثلا بهترین دوستتم
کیم: باشه بعدا بهت میگم فضول خانم*خنده شیطانی
تهیونگ: برو ببینم عشق منو اذیت نکن*خنده ریز
ا.ت: برو گمشو منو عشقمو تنها بزار*خنده شیطانی
کیم: میخوای چیکار کنی با عشقت*خنده شیطانی
ا.ت: ب ت چ:/
کیم: باشه من میرم خدافظ
ا.ت و تهیونگ: خدافظ
رفتیم تو کلبه لباسامونو عوض کردیم رفتم خودمو پرت کردم رو تخت حوصلم سر رفته بود که تهیونگ اومد کنارم نشست........
یاح یاح بازم خماری😈
شرط
20 لایک
10 کامنت
باید فیک دیگه رو هم بنویسم پس صبر کنید😈
۵۹.۷k
۱۲ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.