ادامه پارت 194
ادامه پارت 194
دستمال از دستش گرفتم اشکامو پاک کردم و گفتم
زندگی من به خاطر همین کیمیا به این روز افتاده نمیدونی چه بلاهایی که سر ما نیاورد شوهر من عاشق منه اما همین دختر عموی تو هرکاری تونست کرد تا بین ما فاصله بندازه تا ما رو اذیت کنه میدونی ما حتی نمی دونستیم اونی که داوطلب رحم اجارهای ما شده کیمیاست از قصد این کارو کرد که پاش به خونه ما باز بشه و آخرش ب این اتفاق افتاد این دختر واقعا مثل یه نفر این میمونه
شاهین به دیوار تکیه داد و گفت _کیمیا درسته دختر لجبازیه اما در این که عاشق شوهرتوعه شکی ندارم من هر چی محبت بود خرجش کردم ولی در آخر جوابم این شد که من می خوام برگردم پیش عشق سابقم واقعاً قلبمو شکست اما احساس می کردم از عشقش تو توی وجودم هیچ چیزی کم نشده وقتی یهو اهورا بهم زنگ زد و این پیشنهاد داد با سر قبول کردم که بیام و دوباره شانس مو برای به دست آوردن کیمیا و ساختن خانوادهام امتحان کنم اما وقتی دیدمش متوجه شدم دیگه اون عشق سابق و بهش ندارم...
🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
دستمال از دستش گرفتم اشکامو پاک کردم و گفتم
زندگی من به خاطر همین کیمیا به این روز افتاده نمیدونی چه بلاهایی که سر ما نیاورد شوهر من عاشق منه اما همین دختر عموی تو هرکاری تونست کرد تا بین ما فاصله بندازه تا ما رو اذیت کنه میدونی ما حتی نمی دونستیم اونی که داوطلب رحم اجارهای ما شده کیمیاست از قصد این کارو کرد که پاش به خونه ما باز بشه و آخرش ب این اتفاق افتاد این دختر واقعا مثل یه نفر این میمونه
شاهین به دیوار تکیه داد و گفت _کیمیا درسته دختر لجبازیه اما در این که عاشق شوهرتوعه شکی ندارم من هر چی محبت بود خرجش کردم ولی در آخر جوابم این شد که من می خوام برگردم پیش عشق سابقم واقعاً قلبمو شکست اما احساس می کردم از عشقش تو توی وجودم هیچ چیزی کم نشده وقتی یهو اهورا بهم زنگ زد و این پیشنهاد داد با سر قبول کردم که بیام و دوباره شانس مو برای به دست آوردن کیمیا و ساختن خانوادهام امتحان کنم اما وقتی دیدمش متوجه شدم دیگه اون عشق سابق و بهش ندارم...
🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
۶.۰k
۱۰ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.