part
part 233
جنیور: برگرد
سوزومه: چی
برگشتم با دیدن یه خونه وسط جنگل مهوش شدم جنیور از پشت بغلم کردو سرشو روی شونم گذاشت
جنیور: بیوتیفول؟(خوشگله)
سوزومه: واااااو سُو بیوتیفول (خیلی قشنگه)
جنیور: نمیشه که تو خونه تو بمونیم بخواطر همین تصمیم گرفتم با یه خونه سوپرایزت کنم
سوزومه: بخواطر همین سرت شلوغ بود؟
جنیور: اوم
خیلی خوشحال شده بودم چرخیدمو لبامو روی لبای جنیور گذاشتمو بوسیدمش
سوزومه: ممنون
جنیور: بریم داخلو هم ببینیم
سوزومه: بریـ...
گوشی سوزومه زنگ زد
سوزومه: الو
لیلی: سوزی خوبی
سوزومه: واااو لیلی... چه عجب از این ورا
لیلی: فردا ساعت 11 ظهر بیا دادگاه
سوزومه: برای چی
لیلی: برات کادو دارم
سوزومه: چیکار کردی لیلی یه ماه ازت خبر نداشتم الانم میگی بیا دادگاه میگم چرا میگی برات کادو دارم...... الان چی بگم بهت
لیلی: بیبی فردا بیا همچی معلوم میشه
سوزومه: اوکی. حالت خوبه
لیلی: عالی..... کاری نداری من باید برم
سوزومه: نه خداحافظ
لیلی: بای (قط کرد)
جنیور: لیلی بود؟
سوزومه: اوم گفت فردا برم دادگاه
جنیور: دادگاه؟ برای چی
سوزومه: نمیدونم
جنیور: ساعت چند باید بریم
سوزومه: یازده
جنیور: اوکی...... خب لیدی بریم داخل
سوزومه: بریم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یک ماه پیش ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو لیلی
وارد ساختمون خابگاه شدم رفتنم سمت اتاقمون در زدم بعد چند مین کاترین درو باز کرد
کاترین: به خانوم خانوما..! از این ورا
لیلی: خوبی؟
کاترین: ممنون.... بیا تو
لیلی: کار دارم بعدا یه سر میام.... پاتریشیا هست
پاتریشیا: جونم بیبی
لیلی: شماره کیارا رو میخوام
پاتریشیا: برای چی میخوای شیطون خانوم
لیلی: شاید بنوام سرو سامون بگیرم
کاترین: چی شده یدفعه فاز سرو سامون گرفتن پیدا کردی
لیلی: بعدا بهتون میگم
جنیور: برگرد
سوزومه: چی
برگشتم با دیدن یه خونه وسط جنگل مهوش شدم جنیور از پشت بغلم کردو سرشو روی شونم گذاشت
جنیور: بیوتیفول؟(خوشگله)
سوزومه: واااااو سُو بیوتیفول (خیلی قشنگه)
جنیور: نمیشه که تو خونه تو بمونیم بخواطر همین تصمیم گرفتم با یه خونه سوپرایزت کنم
سوزومه: بخواطر همین سرت شلوغ بود؟
جنیور: اوم
خیلی خوشحال شده بودم چرخیدمو لبامو روی لبای جنیور گذاشتمو بوسیدمش
سوزومه: ممنون
جنیور: بریم داخلو هم ببینیم
سوزومه: بریـ...
گوشی سوزومه زنگ زد
سوزومه: الو
لیلی: سوزی خوبی
سوزومه: واااو لیلی... چه عجب از این ورا
لیلی: فردا ساعت 11 ظهر بیا دادگاه
سوزومه: برای چی
لیلی: برات کادو دارم
سوزومه: چیکار کردی لیلی یه ماه ازت خبر نداشتم الانم میگی بیا دادگاه میگم چرا میگی برات کادو دارم...... الان چی بگم بهت
لیلی: بیبی فردا بیا همچی معلوم میشه
سوزومه: اوکی. حالت خوبه
لیلی: عالی..... کاری نداری من باید برم
سوزومه: نه خداحافظ
لیلی: بای (قط کرد)
جنیور: لیلی بود؟
سوزومه: اوم گفت فردا برم دادگاه
جنیور: دادگاه؟ برای چی
سوزومه: نمیدونم
جنیور: ساعت چند باید بریم
سوزومه: یازده
جنیور: اوکی...... خب لیدی بریم داخل
سوزومه: بریم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یک ماه پیش ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو لیلی
وارد ساختمون خابگاه شدم رفتنم سمت اتاقمون در زدم بعد چند مین کاترین درو باز کرد
کاترین: به خانوم خانوما..! از این ورا
لیلی: خوبی؟
کاترین: ممنون.... بیا تو
لیلی: کار دارم بعدا یه سر میام.... پاتریشیا هست
پاتریشیا: جونم بیبی
لیلی: شماره کیارا رو میخوام
پاتریشیا: برای چی میخوای شیطون خانوم
لیلی: شاید بنوام سرو سامون بگیرم
کاترین: چی شده یدفعه فاز سرو سامون گرفتن پیدا کردی
لیلی: بعدا بهتون میگم
- ۵.۰k
- ۲۸ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط