اسم : چرا من
اسم : چرا من
پارت ۵۲
ویو لونا: پیش الکس نشسته بودم که
الکس: لیا عشقم چرا نیومدی ترن هوایی خیلی خوش گذشت
لیا: می ترسم عشقم
الکس: اوک عشقم
لونا : اوق اینقدر عشقم عشقم نکنید ( خنده )
الکس : ببند کوچولو خودت با عشقت دیدیم ( خنده )
لونا : اگه نبندم چی میشه
الکس: قل قلک.....
لونا: اگه تونستی بگیر 😂
لیا: من این دوتا خیلی دوست دارم از بچگی اینقدر شیطون بودن ( خنده )
الکس: الان می گیرمت
یهو دویدم که الکس افتاد دنبالم یهو گرفتم داشتم می خندیدم که
لونا: غلط کردم ( خنده )
الکس: حالا خوب شد پرنسس
یهو جئون اومد دست لونا کشید و همراه خودش خواست ببره
الکس: چته تو چیکارش داری
جئون : به تو ربطی نداره
لونا: چته ( ترسیده)
الکس: دستش ول کن ....لونا اجازه نداد وگرنه دیشب فکت خورد می کردم عوضی اگه یک بار دیگه به لونا بگی هرزه بلایی سرت بیارم که خودت نفهمی چی شده
جئون: خفه شو.....دختره هرزه معلومه نبود دیشب با کی بار بوده
یهو الکس یک مشت زد تو دهن جئون که جئون افتاد
الکس: جرئت داری یک بار دیگه به خواهرم چیزی بگی بلایی سرت بیارم که .....
جئون بلند شد که به الکس مشت بزنه که یهو لونا اومد جلو
لونا: باشه... باشه خودم میام ولی دست بهش نزن ( گریه)
الکس: با اون عوضی نرو
لونا: نگران نباش خودم مراقب هستم .... ببخشید روزت خراب کردم بچهها ببخشید واقعا معزرت می خوام ( گریه)
بچهها: اشکال نداره.... ببخشید که نمی تونیم چیزی بگیم
لونا: خدانگهدار....... الکس دستت پانسمان کن ( گریه)
الکس : باشه قشنگم
جئون لونا سریع سوار ماشین کرد به سمت امارت حرکت کرد تو راه سکوت ماشین فرا گرفته بود که ........

پارت ۵۲
ویو لونا: پیش الکس نشسته بودم که
الکس: لیا عشقم چرا نیومدی ترن هوایی خیلی خوش گذشت
لیا: می ترسم عشقم
الکس: اوک عشقم
لونا : اوق اینقدر عشقم عشقم نکنید ( خنده )
الکس : ببند کوچولو خودت با عشقت دیدیم ( خنده )
لونا : اگه نبندم چی میشه
الکس: قل قلک.....
لونا: اگه تونستی بگیر 😂
لیا: من این دوتا خیلی دوست دارم از بچگی اینقدر شیطون بودن ( خنده )
الکس: الان می گیرمت
یهو دویدم که الکس افتاد دنبالم یهو گرفتم داشتم می خندیدم که
لونا: غلط کردم ( خنده )
الکس: حالا خوب شد پرنسس
یهو جئون اومد دست لونا کشید و همراه خودش خواست ببره
الکس: چته تو چیکارش داری
جئون : به تو ربطی نداره
لونا: چته ( ترسیده)
الکس: دستش ول کن ....لونا اجازه نداد وگرنه دیشب فکت خورد می کردم عوضی اگه یک بار دیگه به لونا بگی هرزه بلایی سرت بیارم که خودت نفهمی چی شده
جئون: خفه شو.....دختره هرزه معلومه نبود دیشب با کی بار بوده
یهو الکس یک مشت زد تو دهن جئون که جئون افتاد
الکس: جرئت داری یک بار دیگه به خواهرم چیزی بگی بلایی سرت بیارم که .....
جئون بلند شد که به الکس مشت بزنه که یهو لونا اومد جلو
لونا: باشه... باشه خودم میام ولی دست بهش نزن ( گریه)
الکس: با اون عوضی نرو
لونا: نگران نباش خودم مراقب هستم .... ببخشید روزت خراب کردم بچهها ببخشید واقعا معزرت می خوام ( گریه)
بچهها: اشکال نداره.... ببخشید که نمی تونیم چیزی بگیم
لونا: خدانگهدار....... الکس دستت پانسمان کن ( گریه)
الکس : باشه قشنگم
جئون لونا سریع سوار ماشین کرد به سمت امارت حرکت کرد تو راه سکوت ماشین فرا گرفته بود که ........

۸۱۶
۱۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.