𝗣𝗮𝗿⁷⁷
𝗣𝗮𝗿⁷⁷
𝗙𝗮𝗸𝗲 𝗻𝗮𝗺𝗲: 𝗬𝗮𝘀
𝘀𝗲𝗰𝗼𝗻𝗱 𝗰𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿
این سوالش رو قبلا خیلی کوتاه توی ماشین جواب داده بودم.ولی ظاهرا باورش نشده یا میخواست با جزئیات کامل بشنوه.
ا/ت: خوب بود....درسایی که عقب افتادمو از بچه ها گرفتم، با دو تا از استادامم حرف زدم،قراره جزوه کامل درسایی که نبودم و بهم بدن.
جونگ کوک: خوبه.
لبخند محوی زدم و داشتم کم کم آروم میشدم که با سؤال بعدیش مستقیم رفت روی اصل مطلب:
جونگ کوک: از اون چی؟خبری نبود ازش؟
به سرعت برگشتم به طرفش.
نگاهش هم همونقدر، تیز بود.
باید بهش میگفتم تهیونگ مزاحمم شده و دوباره قصد داره آزارم بده.
ولی بخاطر حرف هاش و تهدید آخرش،لب به سکوت بستم و آروم گفتم:
ا/ت: نه، ندیدمش.
جونگ کوک: مطمئن باشم؟
از حالتی که لیوان رو فشرده بود میون دستش،لحظه ای ترسیدم.
همونی بهم اعتماد داده بود توی خانواده اش،تنها کسی که بهش اعتمادِ کامل داره، جونگکوکه.
اونقدر زیاد که میدونه اون کسیِ که ميتونه از من در مقابل تهیونگ یا هر کس دیگه ای محافظت کنه.
آب دهنم رو قورت دادم.
ا/ت: بله....
سری تکون داد.
اما به نظر نمیاومد قانع شده باشه.
جونگ کوک: عصر اگه جایی کار داری بمونم برسونمت.
حتما فهمیده بود توی این مدت مدام از خونه میرم بیرون که این سوال و ازم پرسيد.
•پارت هفتاد و هفتم•
•یاس•
شرایط:۳۵لایک
فالو کردن نویسنده:)
𝗙𝗮𝗸𝗲 𝗻𝗮𝗺𝗲: 𝗬𝗮𝘀
𝘀𝗲𝗰𝗼𝗻𝗱 𝗰𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿
این سوالش رو قبلا خیلی کوتاه توی ماشین جواب داده بودم.ولی ظاهرا باورش نشده یا میخواست با جزئیات کامل بشنوه.
ا/ت: خوب بود....درسایی که عقب افتادمو از بچه ها گرفتم، با دو تا از استادامم حرف زدم،قراره جزوه کامل درسایی که نبودم و بهم بدن.
جونگ کوک: خوبه.
لبخند محوی زدم و داشتم کم کم آروم میشدم که با سؤال بعدیش مستقیم رفت روی اصل مطلب:
جونگ کوک: از اون چی؟خبری نبود ازش؟
به سرعت برگشتم به طرفش.
نگاهش هم همونقدر، تیز بود.
باید بهش میگفتم تهیونگ مزاحمم شده و دوباره قصد داره آزارم بده.
ولی بخاطر حرف هاش و تهدید آخرش،لب به سکوت بستم و آروم گفتم:
ا/ت: نه، ندیدمش.
جونگ کوک: مطمئن باشم؟
از حالتی که لیوان رو فشرده بود میون دستش،لحظه ای ترسیدم.
همونی بهم اعتماد داده بود توی خانواده اش،تنها کسی که بهش اعتمادِ کامل داره، جونگکوکه.
اونقدر زیاد که میدونه اون کسیِ که ميتونه از من در مقابل تهیونگ یا هر کس دیگه ای محافظت کنه.
آب دهنم رو قورت دادم.
ا/ت: بله....
سری تکون داد.
اما به نظر نمیاومد قانع شده باشه.
جونگ کوک: عصر اگه جایی کار داری بمونم برسونمت.
حتما فهمیده بود توی این مدت مدام از خونه میرم بیرون که این سوال و ازم پرسيد.
•پارت هفتاد و هفتم•
•یاس•
شرایط:۳۵لایک
فالو کردن نویسنده:)
۷.۹k
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.